شناسهٔ خبر: 32286 - سرویس وزارتی
نسخه قابل چاپ

چرا آخوندی، ظریف و زنگنه سیبل حملات منتقدان دولت روحانی هستند؟

طرح پایان ٨‌سال رياست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد که مورد حمایت اصولگرایان بود، آنها را وارد کارزار جدیدی کرد و آنها تمامي تلاش خود را برای پيروزی كانديدای مورد نظرشان در انتخابات ریاست‌جمهوری ‌سال ٩٢ به کار بسته و دراين راه از تمامي ابزارهایی که در دست داشتند، استفاده كردند، اما پیروزی حسن روحانی در انتخابات برنامه‌ريزی‌های منتقدان را با مشكل مواجه کرد و آنها ناچار شدند تاكتيك خود را تغيير دهند.

با آن‌كه منتقدان روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری شكست خورده بودند اما هنوز درمجلس طیف وسیعی را دراختیار داشتند، به همین خاطر امیدوار بودند تا از پتانسیلی که درمجلس داشتند، بهترین استفاده را بکنند. آنها درنخستین گام سعی كردند با کمک حامیان خود درون مجلس، مانع از ورود نیروهای استراتژیك به بدنه دولت شوند و دراین راه تمامی تاکتیک‌های خود را به كار بستند، ولی موفقیت حداكثری مدنظر را به دست نیاوردند و سه عضوی که برای دولت روحانی کلیدی محسوب می‌شدند- ظریف، زنگنه و آخوندی- از این کشاکش با موفقیت عبور كردند، اما سوال اینجاست که چرا این ٣ وزیر مهره اصلی برای حسن روحانی و به‌تبع آن سیبل منتقدان بوده و هستند؟

شهروند در ادامه نوشت: با نگاه به روند برجام و پسابرجام پاسخ این پرسش به دست خواهد آمد. با اطمینان قریب به یقین می‌توان گفت، فقط ظریف می‌توانست پیروزی كشور را درمذاكرات ١+٥ و به نتیجه رسیدن برجام به‌عنوان یك مذاكره‌كننده خبره قطعی کند و كشور از مسیر پرخطری که در آن قرار داشت، عبور كند. پس از تصویب برجام و درمرحله اجرا چه کسانی می‌توانستند امانت را از دست محمدجواد ظریف گرفته و به مقصد برسانند؟ بررسی کارنامه و سیاست‌های بیژن زنگنه و عباس آخوندی نشان می‌دهد این دو، دقیقا سیاست‌های پسابرجام را در داخل کشور به اجرا گذاشتند و درخت برجام را به سمت باروری و تولید میوه‌ سوق دادند. شكل‌دهی پسابرجام توسط زنگنه و آخوندی به واسطه قراردادهای متعدد، سطح ملاقات‌های دیپلماتیك و موفقیت درآوردن منابع خارجی برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌ها و نقش آنها در رشد اقتصادی بسیار پررنگ است.

شكل‌گیری پسابرجام منجر به اشتغالزایی و ایجاد رفاه و امنیت روانی در میان‌مدت برای مردم می‌شود و سهم وزارت نفت و راه‌وشهرسازی دراین خصوص بسیار مهم و پررنگ است؛ بنابراین منتقدان این‌بار با بازكردن مجدد پرونده كرسنت، هجمه همه‌جانبه به شكل تنظیم قراردادهای نفتی و استفاده از حربه مسكن مهر پردیس به واسطه حضور گسترده نیروهای همسو با منتقدان درمیان متقاضیان این شهر جدید، تمام قوای خود را برای به حاشیه راندن دو وزیر کلیدی و کاربلد به کار بستند. تهاجمی که می‌تواند علاوه بر به حاشیه راندن دو وزیر، کارهای مهمی که در راستای اجرایی‌شدن و به ثمرنشاندن پسابرجام درشرایط بغرنج كشور از لحاظ مالی انجام شده (به واسطه چندین ‌سال تحریم و بی‌انضباطی‌های دولت گذشته را كه باعث هدررفت بخش عظیمی از منابع مالی كشور شد) پنهان کنند.

هرچند دراین میان مانع‌تراشی‌های دولت قبل درماه‌های پایانی‌اش برای دولت تدبیر و امید کم نبوده‌ است؛ مانند ثبت‌نام از ده‌ها‌ هزار نفر از متقاضیان مسكن مهر در ‌سال ٩١ و شروع به ساخت چند ١٠‌هزار واحد مسكن مهر درشهر جدید پردیس در ماه‌های آخر عمر دولت دهم، مقروض‌کردن ساختارهای دولتی به بخش خصوصی و به ارث گذاشتن این قرض برای دولت روحانی، تحویل كشور با تورم بالای ٤٠‌درصد به تیم روحانی، رساندن میزان فروش نفت از حدود ٤میلیون بشكه نفت در روز به ٨٠٠هزار بشكه، حبس منابع مالی كشور در موسسات مالی خارجی به واسطه تحریم و... اما جدای از موارد ذكرشده، نباید از ارثیه نامبارك دولت بهار (به ورطه آشفتگی کشاندن اقتصاد) که حاصل سال‌ها بی‌تدبیری دولت نهم و دهم بود، عبور كرد.

منتقدان به وضوح می‌دانستند احمدی‌نژاد درچه شرایط و وضعیتی کشور را به حسن روحانی تحویل داده‌ است و برای نگه‌داشتن او درهمین وضع حجم حملاتشان را به قدری زیاد کردند كه ٣ وزیر کلیدی مجبور شدند بخش زیادی از توان خود را مصروف مقابله با هجمه منتقدان درمجلس و بیرون از آن کنند. با فرارسیدن زمان انتخابات مجلس در ‌سال ٩٤، برای تسهیل در رسیدن به خواست اكثریت و با وجود تمامی موانع، حضور گسترده مردم در پای صندوق‌های رأی موجب شد تركیب نمایندگان درمجلس تغییر معناداری پیدا كرده و مجلس تقریبا متعادل شود. اصولگرایان معتدل به ریاست علی لاریجانی و فراكسیون امید به ریاست محمدرضا عارف توانستند تندروها را به فراكسیون اقلیت تبدیل کنند. اکنون و با نزدیك‌شدن به زمان انتخابات ریاست‌جمهوری ‌سال ٩٦، فرصت مناسبی برای منتقدان حسن روحانی به وجود آمده است تا با استفاده از نیروهای منسجم دلواپس درون مجلس و پشتیبانی كانون‌ها و تیم رسانه‌ای قدرتمند همسو علاوه بر ایجاد موانع متعدد در برابر روند پسابرجام و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی، دولت را ناكارآمد نشان داده و تیم روحانی را هرچه بیشتر تضعیف کنند.

به‌عنوان مثال، قبل از حادثه غم‌انگیز تصادف قطار، یکی از نمایندگان نزدیک به شهردار تهران مصرانه به دنبال جمع‌آوری امضا برای استیضاح عباس آخوندی وزیر راه بود، اختلافات قالیباف- آخوندی درخصوص مقاومت وزارت راه‌وشهرسازی برای جلوگیری از بی‌انضباطی‌های شهرداری درحوزه شهرسازی بركسی پوشیده نیست، همچنان‌كه شهرداری مشهد هم همچون شهردار مشهدی تهران مخالف آخوندی است. ترس قالیباف از ضربه‌ای كه می‌تواند ضعف‌ها و بی‌انضباطی‌هایی در دوران مسئولیتش در شهرداری رخ داده، در دوران انتخابات ریاست‌جمهوری بر او وارد كند، موجب شده‌ است دراین راه با تندروهایی كه هدفشان ناكام‌كردن برجام و پسابرجام است، همسو شود.

نباید فراموش کنیم بسیاری از نمادهای موفقیت پسابرجام درحال حاضر متعلق به حوزه‌های تحت مسئولیت وزارت راه‌وشهرسازی است، پس از ٤٠‌سال قرارداد با سازندگان هواپیما به صورت مستقیم منعقد شد تا علاوه بر جلوگیری از هدررفت پول‌های كلانی كه واسطه‌ها به خاطر تحریم دریافت می‌كردند، امكان بازگشت‌های منطقه ازكشورهای حاشیه خلیج‌فارس دوباره به ایران فراهم شود (به این ترتیب بازار چند ١٠میلیارد دلاری برای ایران به وجود خواهد آمد) و به این ترتیب علاوه بر ایجاد فرصت‌های متعدد شغلی برای جوانان، امنیت روانی و آسایش را برای مسافران به ارمغان بیاورد. پیگیری اجرای قطار سریع‌السیر و توسعه حمل‌ونقل ریلی با استفاده از جدیدترین تكنولوژی روز، علاوه بر آن‌كه صرفه‌جویی قابل توجهی درمصرف سوخت و كمك به رشد اقتصاد كشور، كاهش تصادفات و تلفات جاده‌ای را به همراه خواهد داشت و با راه افتادن نخستین قطار سریع‌السیر یكی دیگر از نمادهای برجام و پسابرجام در دید عموم قرار خواهد داشت. (نكته حایز اهمیت دراین بین وجود گروه‌هایی است كه سالیان متمادی با استفاده از شرایط تحریم به راحتی اجناس چینی و روسی خود را با شرایط ویژه به كشور تحمیل كرده‌اند و اكنون به شدت متضرر شده و با استفاده از قدرت خود سعی در ناكارآمد نشان دادن وزارتخانه دارند.)
توسعه ظرفیت بنادر و آماده‌سازی مناسبی كه دركنار سواحل ایران انجام شده است، موجب می‌شود با انجام برجام مسیر حركت كشتی‌هایی كه بر اثر سال‌ها تحریم به سمت بنادر كشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس كج شده بود، دوباره به سمت ایران تغییر یافته و درصورت ادامه این روند مردم زحمتكش شهرهای بندری پس از سال‌ها سختی به واسطه شغل‌های متعدد ایجادشده زندگی بهتری به دست آورند.

 با وجود آن‌كه عباس آخوندی نخستین مقام مسئول دراین سطح مدیریت است که به واسطه خطای انسانی زیرمجموعه خود برای عذرخواهی و التیام خاطر خانواده‌های آسیب‌دیده حادثه و عموم مردم از سمت خود استعفا کرد و البته ازسوی رئیس‌جمهوری پذیرفته نشد، جهت‌گیری و شدت حملات پس از این استعفا، جای تردید در سیاسی‌بودن این استیضاح را باقی نگذاشته است. مطالب درج‌شده در متن نامه استیضاح‌كنندگان نشان‌دهنده برنامه‌ریزی گسترده برای ایجاد جنگ روانی علیه یكی از كارآمدترین وزرای دولت است، اما نكته‌ای كه از خود استیضاح مهم‌تر است، استراتژی درنظر گرفته شده برای اجرای این استیضاح توسط منتقدان است. از آن‌جا كه منتقدان می‌دانند درمیان عامه مردم جایگاهی ندارند، برای به حداقل رساندن هزینه‌های خود سعی دارند با ایجاد جنگ روانی برخی از نماینده‌های منتسب به فراكسیون امید را وادار به موضع‌گیری دربرابر این حادثه کرده تا به این ترتیب شائبه سیاسی‌بودن استیضاح را از میان بردارند. درهفته گذشته شاهد موفقیت اندك این تاكتیك به واسطه اطلاعات اشتباهی كه به برخی از نمایندگان رسانده شده‌ بود و همچنین كم‌كاری برخی از نیروهای درون دولت در اطلاع‌رسانی مناسب به اعضای فراكسیون امید بوده‌ایم. با درنظر گرفتن مطالب ذكرشده و رصد رسانه‌های دلواپس، نشان می‌دهد كه آخوندی گام اول است و پس از آن، نوبت به دو مهره کلیدی دیگر زنگنه و ظریف خواهد رسید و درنهایت به سمت تحقق رویای یك‌دوره‌ای كردن ریاست‌جمهوری روحانی حركت خواهند كرد. دراین میان فراکسیون امید و نقش محمدرضا عارف به‌عنوان رئیس و یكی از افراد بانفوذ درمدیریت اعضای فراكسیون امید بسیار مهم است. او می‌تواند با وجود برخی از دلگیری‌ها، با تصمیم‌گیری براساس منافع ملی، روند حركت پسابرجام را تسهیل كند و نگذارد منتقدان با استفاده از اعتبار فراكسیون امید به اهداف خود دست یابند و از تكرار اتفاقات شورای شهر اول تهران و ظهور پدیده‌هایی همچون احمدی‌نژاد جلوگیری كند.

نظر شما