شناخت باورهایی که از آغاز پیدایش یک ملت در گستره تاریخ برای آن ملت بهعنوان اصلی اسپندینه یا مقدس پذیرفته میشود، همواره حائز اهمیت بوده است. اگر فرهنگ ملتی را مانند دانهای در نظر بگیریم، در شرایط ویژه و مساعد پس از روییدن کمکم بالیدن میگیرد تا آنکه شاخه و برگ میدهد و بر پیرامون خود سایه میافکند و از باروبرگ خویش بر همگان سود میرساند. این بالندگی تازمانیکه شرایط زمان و مکان آماده باشد، ادامه پیدا میکند و در صورت نبود شرایط مساعد، خشک و پوسیده میشود. اندیشه و باورهای هر ملتی نیز چنین سرنوشتی دارند. به یقین داشتن چنین باورهایی با ریشهای بسیار استوار و دیرین، چنان نیستند که با وزیدن باد مسموم پاییزی یا صولت باد دی بخشکند. نوروز یکی از این باورها و آیینهای بزرگ در مهد تمدن ایرانزمین است.
نهتنها در آثار مکتوب بهجایمانده از اندیشمندان و شاعران بزرگ، بلکه در آثار تاریخی بهجایمانده نیز شواهدی مبنی بر آیین بزرگ نوروز وجود دارد که نهتنها ایران بلکه سایر اقوام و ملتهای مختلف را نیز شامل میشود. در مجسمههای برجسته دیواری تختجمشید، ملتهای مختلف نیز در جشنهای نوروزی با ایرانیان سهیم میشدند که همگی نشان از گستره جغرافیایی و فراتر از مرز، قوم، آیین و فرهنگهای بزرگ و ماندنی است.
در نوروز رسوم مختلفی وجود داشت که برخی از آنها نهتنها در ایران بلکه در دیگر کشورها هنوز به چشم میخورد. یکی از آنها کوسهنشینی بود؛ آنچنان که مردی کوسه را بر مرکبی سوار میکردند، کلاغی در یک دست و بادبزنی به دست دیگرش میدادند که پیوسته خود را باد میزد و گروهی به دنبال او در کوچه و خیابان و بازار میگردیدند و درهم و دینار از مردم میگرفتند. درآمد بهدستآمده تا نیمروز به خزانه کشور داده میشد و از نیمروز به بعد، سهم خود کوسه و همراهانش بود. کوسهنشینی گونهای کارناوال بود که با خواندن شعر و سرودهای ویژه شادی و شوق به مردم میداد و زمانی که سالها را کبیسه نمیکردند، مراسم کوسهنشینی در اوایل آذرماه انجام میشد. این رسم تا زمان ابوریحان بیرونی انجام میشد.
یکی دیگر از رسوم نوروز، «میرنوروزی» بود که مانند کوسهنشینی این بار مردی از آدمهای شرور را بر استری سوار میکردند و برخلاف کوسهنشینی که همراه شادی و خنده بود، بسیار جدی بود و مأموران پیرامون میرنوروزی با تازیانه و ریختن آب آلوده یا قرمز، از مردم پول زور میگرفتند؛ در کل، این آیین پیامآور نظم اجتماع و اداره کشور برپایه داد و خرد بود که کار آسانی نیست.
در کتاب تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری نوشته «آدام متز» داستان برگزاری میرنوروزی در مصر را شرح میدهد که در زمانی متوقف و دوباره ادامه پیدا کرد و این مراسم تا کرانه نیل برگزار میشد. البته امروزه داستان حاجیفیروز جایگزین همه آنها شده است. نوروزخوانی هم یکی دیگر از این رسوم با سابقهای بسیار دیرینه است که همراه با لحنها و مقامهای موسیقی، ترانههای شادیفزایی همراه با سازهای گوناگون و دف در کوی و برزن سرداده میشد و همه مردم فرارسیدن نوروز را حس میکردند. در این رسمها و مراسم، آبپاشان هنوز هم در شبهقاره هند و پاکستان رواج دارد. امروزه آیین نوروز نهتنها در ایران بلکه در افغانستان آغاز سال نو محسوب میشود و در برخی دیگر از کشورها از جمله تاجیکستان، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، سوریه، گرجستان، جمهوری آذربایجان، آلبانی، چین، ترکیه، ترکمنستان، هند، پاکستان و ازبکستان تعطیل رسمی است و مردم در این کشورها نیز با شروع بهار به شادی و سرور میپردازند.
با اعتقاد به ریشهداربودن این آیین و اینکه زمینه فرهنگ و تمدن ملتی کهن با این آیینها شکل میگیرد و با توجه به این آیینها، مرزها، قومیتها، رنگ و نژاد ارزش خود را از دست داده و همبستگی میان مردمان جهان بیشتر میشود. میتوان آیینهای بزرگ را یکی از بهترین عوامل برای ارتباط میان ملتها و برقراری روابط دوستانه میان کشورها دانست. بیگمان پیروزی و سرافرازی هر ملتی و آبادی جهان و آزادی و شادی و خرمی مردمان دنیا، انگیزههایی داشته و دارد که آن انگیزهها را در رسمها، آیینها و افسانههای بهجامانده از آن مردم و آن ملتها میتوانیم بجوییم و بیابیم. نوروز یکی از این آیینهاي باشکوه میان ملتهاست. حفظ این آداب و رسوم و آیین که انگیزهای شادیبخش است، میتواند گامی مؤثر برای ارتباطات میان ملتها و برقراری صلح و آرامش در جهان باشد.
٭دکترای روابط بین الملل
نظر شما