شناسهٔ خبر: 37911 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

مسكن مهر و سياست شهری

مسکن مهرـ خراسان شمالی انتخابات ریاست‌جمهوری این امكان را فراهم می‌كند كه مردم به سیاست‌های جاری در جامعه حساس شوند و سیاستمداران را به چالش بكشند. در این میان و با توجه به حضور برخی از نامزدهای مسئول در حوزه امور شهر این بار نیز شهر و مسائل آن می‌تواند محور یكی از چالش‌های مهم انتخاباتی باشد.

در این زمینه دو موضوع سیاست اداره شهر و نیز سیاست مسكن را می‌توان دستمایه نقد و ارزیابی قرار داد. گفت‌وگوی امروز «شهروند» با وزیر راه‌و‌شهرسازی زمینه مناسبی برای ورود به این دو موضوع است. اینكه بدانیم شهر مثل یك موجود زنده است. همان‌گونه که ممكن است امروز برای فریب دیگران یك دروغ بگوییم و خود را از شر پاسخگویی راحت كنیم، ولی این گمانی باطل است؛ زیرا دیر یا زود نه‌تنها باید نسبت به اصل مسأله پاسخگو باشیم، بلكه در مورد دروغی كه گفته شده باید پاسخگو بود. در مورد شهر هم ممکن است امروز سیاستی را اعمال کنیم که به‌ظاهر خوشایند باشد ولی دیر یا زود شهر واکنش سختی نشان خواهد داد.

در خصوص مسكن مهر چه می‌توان گفت كه تاكنون نگفته باشیم؟ اینكه مردم را صاحب مسكن كنیم به‌ویژه طبقات فقیر و نیز اینكه جوانان برای شروع زندگی بهتر است صاحب مسكن شوند و اینكه اجاره مسكن سهم زیادی از هزینه خانوار است و بهتر است این فشار از دوش مردم برداشته شود، درست و منطقی است؛ ولی این انگیزه‌ها و اهداف خوب توجیه‌كننده هر اقدام یا سیاستی در این زمینه نیست. اگر كسی دچار تصادف و شكستگی شده و زجر می‌كشد باید به او كمك كرد ولی چه بسا بسیاری از این كمك‌ها چون نادرست انجام می‌شود، ممكن است موجب فلج‌شدن یا بدترشدن شكستگی شود. قضیه مسكن مهر هم همین است. از حیث منابع مادی، چنان تورمی را به كشور تحمیل كرد كه در ٢ دهه گذشته سابقه نداشت. تورم هم از جیب و درآمد كارمندان و حقوق‌بگیران و مردم ضعیف كم می‌کند. ثروتمندان كه جنس‌های خود را گران می‌كنند و از بابت تورم نگرانی ندارند. از جهت اجرا نیز چند میلیارد دلار به شركت‌های تركیه‌ای دادند تا بخشی از این مسكن‌ها را بسازد كه برای ایران با صنعت ساختمان قوی، این واگذاری خلاف قاعده اقتصادی بود. در ساخت‌وساز نیز كیفیت‌های لازم رعایت نشد و بیشتر واحدهای آن با مشكل مواجه هستند. مهمترین مشكل آنها بی‌توجهی به مسكن به‌عنوان جزیی از شهر بود كه یك موجود زنده است.

مسكن به ظاهر یك چاردیواری ساده است ولی شهر موجودی زنده است كه مسكن بخشی از سلول‌های آن است. امنیت و عدالت، آب، برق، گاز، آموزش و پرورش، شغل، بیمارستان، راه و بازار و... همه اینها نیازهای زندگی شهری است نمی‌توان یك آپارتمان در یك منطقه ساخت و همه یا بخشی از این خدمات ارایه نشود. در این صورت كمتر كسی حاضر است كه در این گونه مسكن‌های بی‌هویت زندگی كند. مسكن فقط یك ساختمان نیست. ارتباط با سایرین و زندگی مشترك با آنان و داشتن فرهنگ به‌نسبت مشابه نیز اهمیت دارد. درمجموع می‌توان گفت كه در مسكن مهر هیچ‌كدام از این موضوعات رعایت نشده است البته برخی از طرح‌های این مسکن مشكلات كمتری دارند ولی بیشترین طرح‌های مسكن مهر به گونه‌ای است كه رضایت خاطر خریداران را فراهم نكرده در نتیجه یا آن را فروخته‌اند یا با قیمت اندك اجاره داده‌اند و یا آن را خالی گذاشته‌اند و این به نوبه خود منشاء بروز مشكلاتی جدید در میان واحدهای مسكن مهر شده‌ است  متاسفانه برای اجرای این طرح فوق‌العاده بزرگ هیچ متن علمی یا توجیهی وجود ندارد و صرفا براساس سیاست و نه كارشناسی اتخاذ تصمیم كرده‌اند و این ضربه بزرگی برای مردم بود.

سیاست شهرسازی نیز كمابیش مثل سیاست مسكن مهر است. از نظر طراحان مسكن مهر، مردم فقط باید چاردیواری داشته باشند؛ همین و بس. از نظر سیاست شهرسازی متناظر با مسكن مهر، شهر موجودی بی‌جان است كه هر طور بخواهیم می‌توانیم آن را شكل دهیم؛ مثل یك قطعه چوب یا سنگ كه هرگونه بخواهیم آنها را تراش می‌دهیم. در حالی كه شهر موجودی زنده است از خود واكنش نشان می‌دهد و در برابر تغییرات حساس است. این نحوه اداره شهر كه یك نفر در بالا بنشیند و هیچ نظارتی بر كارها نباشد و سیاست‌های شهر بدون مشاركت عمومی مردم انجام شود؛ شب خوابیده‌ای، صبح بلند می‌شوی می‌بینی مجوز ساخت یك برج ١٥ طبقه در كوچه ٦ متری همسایه شما داده‌اند! و صدایت هم به جایی نمی‌رسد. اینكه هزینه‌های گزاف انجام شود و برای طبقات بالا پل دو طبقه ساخته شود و بعد نان طبقات پایین را خورد و بعد هم هیچ گرهی از حمل‌ونقل شهری باز نكند و درباره هزینه‌هایش نیز هیچ‌گونه پاسخگویی وجود نداشته باشد، اینكه طرح تفصیلی و جامع شهر را بنویسند و هنوز جوهرش خشك نشده آن را نقض كنند، اینكه منبع درآمد شهر، فروش تراكم باشد و نه درآمد پایدار، اینكه مدیریت‌های شهری به سرعت جابه‌جا شوند، اینكه هیچ‌گونه پاسخگویی به شورای شهر و نمایندگان مردم نباشد یا توزیع رانت صورت گیرد و املاك مردم به دوستان بذل و بخشش شود و... و مسائلی از این قبیل منجر به شكل‌گیری شهری می‌شود كه فاقد هویت و اصالت است. چنین سیاست شهری در كشورهای توسعه‌یافته وجود ندارد. سیاست اتوبان‌سازی نه‌تنها اتلاف منابع است و ترافیك را حل نمی‌كند، بلكه ترافیك و آلودگی هوا را بیشتر می‌كند. هر وقت یك تونل افتتاح كردند، گفتند دیگر پس از این شاهد ترافیك نخواهید بود. فقط یك هفته كافی بود تا بزرگترین گره ترافیكی را در آن‌جا شاهد باشیم. باید امیدوار بود که در آینده کمتر شاهد این نوع سیاست‌های تخریبی باشیم.

شهروند

نظر شما