شناسهٔ خبر: 38303 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

تحقق حق بر شهر خواسته‌ای مدنی و قانونی

محمد سالاری محمد سالاری* حق شهروندان نسبت به شهر، به معنای بيان، مطالبه و تجديد حقوق گروهی است كه بايد حقوقشان طی تخصيص و ايجاد فضا در شهر لحاظ شود. «حق بر شهر» يك حق انسانی است كه شامل تعلق يافتن شهر بر شهروندان و مشاركت آنان در امور شهری است. حق بر شهر، یک مطالبه‌ اخلاقی است که بر اصول بنیادی عدالت بنا شده است، حقوقی چندجانبه است نه فقط یک حق به فضای عمومی یا یک حق بر اطلاعات و شفافیت در مدیریت محلی یا یک حق بر دسترسی به مرکز یا یک حق بر این یا آن خدمات، بلکه حق بر یک تمامیت است که حق بر آن مطالبه می‌شود. در حقيقت مفهوم حق شهروندان نسبت به شهر بر مجموعه‌ای از حقوق اشاره دارد و نه بر حقوقی فردگرایانه.

به اعتقاد بسياری از كارشناسان امروز حق جمعی اكثريت ساکنان شهر، بالاخص اقشاري که آسیب‌پذیر هستند (سالمندان، کودکان، زنان، معلولان، محرومان، فقرا و...) نادیده انگاشته می‌شود. از سويي بررسی اجمالی شیوه‌ تحولات توسعه شهری تهران نشان‌دهنده‌ روندی مغایر با اصول بنیادین حق شهروندان نسبت به شهر است؛ چراکه این واژه بر حقوق شهروندان و برخورداری منصفانه‌ عامه‌ مردم از حقوق مرتبط با تغییر و توسعه‌‌شهری تاكيد دارد و ساختار مدیریت‌شهری را ملزم به رعایت این حقوق می‌کند؛ موضوعی که با ساختار حقوقی مدیریت شهری تهران سازگار نیست.

در اين بين به نظر می‌رسد مشارکت شهروندان و دخالت دادن آنها در تصمیم‌گیری‌های کوچک و بزرگ شهر، می‌توانست حق به شهر را به پیامی موثر تبدیل کند، اما عدم‌پذیرش این امر از سوی مدیریت‌شهری و اعمال اراده خود بر شهر، دشواری‌های شهر را دوچندان کرده است. زیرا زمانی که رفتار مدیریت شهری به‌سان رفتار با شهر به‌عنوان بنگاهی اقتصادی شده، بخش عمده‌ای از ذی‌نفعان(شهروندان) کنار گذاشته شده و در پی آن منطق سود و ارزش مبادله بر فضای شهری تحمیل می‌شود. شاید از مهم‌ترین نمودهای خلع‌ید شهروندان از فضای شهری، فروش تراکم ساختمانی باشد. ساخت مجتمع‌های بزرگ تجاری، بزرگراه‌های عظیم و تونل‌های متعدد تهران به شهر ابعادی تجریدی بخشیده، در حالی که شهروندان آن در مقیاسی انسانی زیست می‌کنند و طبيعتا نيازمند فضاهای اجتماعی و در خور مقیاس محله هستند. اما حقيقتا چنين است؟ مگر اجرای پل صدر در تهران و عبور آن از کنار پنجره‌ها و حريم خانه‌های مردم به قیمت زیرپاگذاشتن حق به شهر ساکنان این منطقه نیست؟ مگر غير از اين است كه تامین هزینه‌های این پل و سایر طرح‌های عمرانی کم‌بهره در تهران از محل فروش ظرفیت‌های زیستی و حقوق شهری این نسل و نسل‌های بعدی تامین شده ‌است؟ مگر ترافيك سنگين امروز تهران چيزي جز حق‌فروشي شهروندان است؟ ايجاد فرصت مشاركت در تصمیم‌گیری شهروندان درخصوص آنچه قرار است بر زیست زندگی روزمره شهرها حاکم شود، یعنی طرح‌های توسعه شهری (معمولا جامع و تفصیلی) از دیگر بخش‌هاي فراموش‌شده در این راستا است.

طبيعی است كه «شهر» بدون «شهروند» بی‌معناست و شهروند علاوه بر آنکه باید از شهری که در آن زندگی می‌کند، مراقبت کند باید در شهری برخوردار از حداقل‌های امكانات شهری زندگی کند. بی‌توجهی به حق به شهر و شهروندان، باعث شده تا سازمان‌های مردم‌نهاد در كوششی براي دستيابی به تاثير بيشتر روی تصمیمات‌شهری مختلف مانند: عدالت زيست‌محيطی، بی‌خانمانی، حفاظت‌فرهنگی، عدالت‌شهری و... گرد هم می‌آيند. جنبش‌های‌اجتماعی که در قالب تشکل‌های مردمی شکل می‌گیرند، می‌توانند به‌عنوان ابزاری برای مداخله بیشتر شهروندان و متخصصان در شهر تاثیر بسزایی در تغییر و اصلاح سیاست‌های شهری ایفا کنند که باید موردتوجه و حمایت قرار گیرند. بالاخره آنكه توجه به‌حق به شهر، بیش از هر زمان ديگر برای شهر ايراني به‌ويژه کلان‌شهر تهران ضروری است. توجهی كه در درجه اول بايد از سوی مديريت‌شهری تحقق پيدا كند./

* رئیس کمیسیون شهرسازی و معماری شورای شهر تهران

نظر شما