شناسهٔ خبر: 44070 - سرویس استان‌ها
نسخه قابل چاپ

شهرداری در سال ١٣٩٦ مثل دولت در سال ١٣٩٢

عباس عبدی عباس عبدی: هنگامي كه به اوضاع شهرداري تهران نگاه مي‌كنيم به ياد وضعيت كشور در سال ١٣٩٢ و اوضاع انتقال دولت از احمدي‌نژاد بايد افتاد. براي نمونه دولتي كه با انواع و اقسام ترفندهاي گوناگون كه هركدام آنها غيرقانوني بود، يارانه‌ها را مي‌پرداخت تا مبادا بدنام شود. ولي هنگام تحويل دولت به روحاني، اين پرسش پيش آمد كه آيا آقاي روحاني نيز حق دارد و آيا اصولا مي‌تواند همان كارهاي احمدي‌نژاد را براي تامين منابع مالي و پرداخت يارانه‌ها انجام دهد؟

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، اگر او هم همان كارها را انجام دهد، چه تفاوتي با احمدي‌نژاد دارد و اگر انجام ندهد، يارانه‌ها را چگونه مي‌تواند بپردازد؟ متاسفانه وضعيت دولت در سال ١٣٩٢ عينا در شهرداري سال ١٣٩٦ تكرار شده است.

شهرداري تهران امروز به صورت عاجل با مساله پرداخت حقوق كاركنان خود مواجه است و تمام همّ و غم آن بايد حل اين مشكل باشد. حل مشكلي كه تاكنون به صورت استقراض از بانك شهر و فروش و پيش‌فروش تراكم يا اموال شهر و عقب انداختن بدهي به پيمانكاران و شيوه‌هاي مشابه انجام شده بود. اگر از اين منظر به شهرداري تهران نگاه كنيم تا مدت قابل توجهي وقت اصلي آقاي نجفي و همكاران‌شان بايد صرف حل مشكلات فوري شهرداري از جمله تامين منابع مالي براي پرداخت حقوق و دستمزد و امور جاري شود. اين نخستين و شايد دم‌دست‌ترين چالش است.

چالش بعدي طبعا نگهداري اين شهر بزرگ است. نگهداري وضع موجود اولويت دارد و نوعي از سرمايه‌گذاري است و هزينه‌هاي آن نيز بايد تامين شود. بخشي از اين كار از طريق پيمانكاران انجام مي‌شود.

كساني كه به شهرداري‌هاي مناطق ٢٢گانه تهران سري زده‌اند با حضور متراكم پيمانكاران طلبكار در آنجا آشنا هستند. پيمانكاراني كه بعضا كارهاي خود را بيش از دو سال است انجام داده‌اند ولي هنوز پولي دريافت نكرده‌اند و بسياري از آنان در وضعيت ورشكستگي قرار دارند.

نكته جالب اينكه همان مقدار اندكي كه با انواع ترفندها به آنان پرداخت مي‌شد و درصدهاي قابل توجهي را نيز از طريق واسطه‌ها كسر مي‌كردند، از چند ماه پيش از انتخابات متوقف كرده‌اند و اكنون صف فشرده‌تر و طولاني‌تري در اين زمينه به وجود آمده است و اين نيز مي‌تواند چالش دوم و عاجل شهرداري تهران باشد.

اگر شهردار تهران بتواند در يك بازه زماني مناسب اين دو مشكل را به وضعيت پايداري برساند، در اين صورت بايد اميدوار بود كه وارد مسائل اساسي شهر شود. ولي پيش از ورود به اين مرحله چالش ديگري دارد كه اهميت آن كمتر از موارد ديگر نيست. مساله شهردار تهران در اين مرحله انتخاب همكاران و مديران شهري است. اگر نيروهاي ستادي مناطق (رييس و معاونان)، شهرداري مركز، معاونان و مديران كل و هيات‌هاي مديره و مديران عامل شركت‌ها و سازمان‌هاي تابعه شهرداري را مجموعه اين نيروها بدانيم، حدود ٣٠٠ تا ٤٠٠ مدير كارآمد و همراه نياز دارد.

نخستين پرسش پيش روي شهردار اين است كه اين نيروها را بايد از كجا تامين كند؟ از داخل شهرداري يا بيرون آن، از جوانان يا افراد پا به سن گذاشته و شناخته شده، از مردان يا زنان، از حاميان سياسي شوراي شهر و شهردار يا از ساير افراد و... روشن است كه هركدام از اين موارد منطق خود را دارد؛ و افراد ذي‌نفع هم مي‌كوشند كه نامزدهاي موردنظر خود را در اين مسووليت‌ها قرار دهند.

اگر شهردار تهران بتواند از پس اين سه چالش مهم برآيد‌، آنگاه مي‌تواند وارد مرحله دوم شود. مرحله‌اي كه بسيار مهم است. در اين مرحله پيش از هر چيزي به يك چشم‌انداز نياز است.

چشم‌اندازي كه مورد قبول نيروهاي مرتبط با شهر باشد. چشم‌اندازي كه محصول مشاركت عمومي مديران شهرداري و نخبگان جامعه باشد. چشم‌اندازي كه نقشه راه تحول شهر تهران باشد.

چشم‌اندازي كه نشان دهد شهر از حيث حل مسائل اصلي آن چه مسيري را طي خواهد كرد. اين مسائل اصلي كدام هستند؟

الف‌ـ منابع پايدار مالي براي اداره شهر تهران كدام است؟ بدون اينكه نيازمند تكيه بر شهرفروشي باشد.
ب‌ـ اندازه سازمان شهرداري تهران و حدود دخالت آن در كارهاي شهر چقدر است؟ رشد شتابان نيروي انساني شهرداري تهران آيا تناسبي با وظايف آن دارد؟

ج‌ـ مديريت يكپارچه شهري چگونه خواهد شد؟
دـ تاب‌آوري شهر تهران در برابر حوادث و مهم‌تر از همه زلزله چه چشم‌اندازي خواهد داشت؟
هـ آلودگي آب و هواي تهران در چه مسيري بهبود خواهد يافت؟
وـ وضعيت ترافيك و نظام حمل‌ونقل درون‌شهري طي سال‌هاي آينده چگونه و در چه مسيري متحول مي‌شوند؟
زـ مساله بافت فرسوده شهر تهران و معماري شهري مشكل و چالش بعدي شهرداري تهران است.

موارد فوق موضوعات مديريتي و شهري و عموما سخت‌افزاري بود، ولي مردم تهران با مسائل مهم ديگري كه اجتماعي هستند نيز درگير هستند. مشكلات مربوط به آسيب‌هاي اجتماعي، ناامني، جرم و جنايت، نابرابري‌هاي منطقه‌اي، بي‌تفاوتي مردم نسبت به يكديگر و جامعه و فقدان مشاركت‌هاي مردمي در امور شهر و به طور خلاصه پايين بودن سطح سرمايه فرهنگي و اجتماعي است كه برنامه‌ريزي براي حل اين چالش بسيار پيچيده‌تر و زمان‌برتر از موارد ديگر است.

اين مسائل اصلي را نمي‌توان در يك دوره ٤ ساله حل كرد و چنين انتظاري هم وجود ندارد ولي اگر آقاي نجفي بتوانند چشم‌اندازي را درباره آينده شهر تهران از حيث اين موارد عرضه كنند و گام‌هاي اوليه را نيز براي آن بردارند خدمت بسيار بزرگي را به كشور و مردم تهران و سياست شهري كرده‌اند.

روزنامه‌نگار و تحليلگر

نظر شما