به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از شهروند مدیریت زلزله و حوادث یا رویدادهای مشابه از یك نظر متفاوت با پدیدههای دیگر است. برای نمونه اگر بخواهیم طرحی را در مدتكوتاه یكماهه انجام دهیم، میتوانیم ١٠ روز را به برنامهریزی و سازماندهی نیروها اختصاص دهیم و ٢٠ روز بعدی را با سرعت مشغول اجرا شویم. حالا اگر زمان پایان طرح نیز قدری كم و زیاد شد، خیلی جای نگرانی نیست ولی زلزله به كلی متفاوت است؛ در بخش امدادونجات آن، زمان طلایی وجود دارد. اگر فرض كنیم كه در یك زلزله ١٠هزار نفر دچار مصدومیت شده و در زیر آوار حبس شده باشند، در این صورت ممكن است در لحظه اول فقط ٢٠٠ نفر فوت كنند و بقیه را بتوان نجات داد؛ ولی میزان افزایش فوتیها به این صورت خواهد بود كه در ٥ ساعت اول ٥٠٠ نفر اضافه میشود، در ٥ ساعت دوم ١٠٠٠ نفر تا جایی كه بیشتر افراد مصدوم و نیازمند نجات و امداد فوت میكنند و از روز دوم به بعد احتمال كمی وجود دارد كه كسی زنده بماند.
بنابراین هیچ فرصتی برای برنامهریزی، سازماندهی و هماهنگی وجود ندارد. همه این كارها باید پیشاپیش تعریف شده باشد؛ كوچكترین ناهماهنگی موجب از دسترفتن زمان طلایی میشود. یكی از علل بالارفتن تلفات زلزله در ایران فقدان سازماندهی قبلی و تعریفشده برای وظایف نیروهای گوناگون است. رئیس جمعیت هلالاحمر هنگام حضور رئیسجمهوری در منطقه زلزلهزده بهصراحت اعلام كرد كه «در استقرار نظم و امنیت مشكلاتی هست. نظم و امنیت نباشد هلال نمیتواند كارش را درست انجام دهد.» این ضعف معلول عدم هماهنگی و فقدان سازماندهی موثر در امر زلزله در ساعتهای اولیه است؛ البته بخشی از این مسأله به علت احساسات مردم در منطقه زلزلهزده تا حدی طبیعی است ولی در هر حال تفكیك وظایف امری ضروری است. هر سازمان و نهادی باید وظایف خود را به دقت اجرا كند.
یكی از مهمترین مسائل زلزله چگونگی جذب كمكهای مردمی اعم از كمكهای مادی یا كالایی یا نیروهای داوطلب است. در خصوص كمكهای مادی باید توجه داشت كه جمعآوری كمك، بخش كوچك و كماهمیت مسأله است؛ مسأله اصلی چگونگی توزیع و رساندن به دست مصرفكننده و نیازمند است. از این رو سازماندهی جذب و توزیع كمكها بسیار مهم است؛ بویژه در اقلام اساسی مثل آب، دارو، موادغذایی و بهداشتی توزیع به موقع ضروریتر است. بنابراین حضور مستقیم در منطقه و آوردن امكانات با هدف توزیع میان مردم لزوما به نتیجه مثبت ختم نخواهد شد. تنها مورد استثنا حضور افراد آشنا یا اقوام و نزدیكان زلزلهزده در منطقه است؛ كسانی كه به طور هدفمند خود را به مكان و حتی روستا یا ساختمان خاصی میرسانند تا به نجات نزدیكان خود كمك كنند.
حضور انفرادی و حتی جمعی داوطلبانه اگرچه نشانه حس مسئولیت و انساندوستی افراد داوطلب است، ولی لزوما به اثرات مثبت ختم نخواهد شد و چه بسا عوارض بیشتری هم ایجاد كند. برای نمونه برداشتن آوار یا كمك به یك مصدوم بدون دیدن آموزش كافی ممكن است به جای نجات موجب تشدید مصدومیت یا حتی مرگ و قطع نخاع شود. بنابراین بهترین راه برای اینكه به كمك آسیبدیدگان بشتابیم این است كه به عضویت سازمانها و نهادهای امدادی درآییم كه هلالاحمر ركن اصلی انجام چنین وظیفه و مأموریتی است. آنان در شرایط عادی تمامی آموزشهای لازم را به داوطلب میدهند و داوطلب را در زمان مناسب از طریق سازماندهی مشخص با وظایف و تجهیزات لازم عازم منطقه و محل مأموریت میكنند.
متاسفانه تصاویری كه از محلهای زلزلهزده در ایران منتشر میشود، قابل مقایسه با تصاویری كه از وضعیتهای مشابه در یك جامعه توسعهیافته منتشر میشود، نیست. در تصاویر ما تعداد زیادی افراد را میبینیم كه فاقد سازماندهی هستند و به صورت غریزی و حتی با دستهای خالی در حال اقدام هستند یا آنكه خسته و درمانده شدهاند و به نظاره وضعیت مشغول هستند؛ در حالی كه در یك جامعه پیشرفته امر داوطلبی جز از طریق آموزش و نهاد یا سازمان مربوط انجامشدنی نیست. حتی هنگامی كه متخصص هم هستند، بدون امكانات و سازماندهی وارد منطقه نمیشوند. برای نمونه بهترین پزشك و جراح نیز باید با گروهی مجهز وارد منطقه زلزلهزده شود تا كارایی لازم را داشته باشد. باید پرستار، دارو، تجهیزات اولیه جراحی و حتی جای استراحت برای خودش را نیز داشته باشد تا بتواند بهترین كارایی را در درمان مصدومان از خود نشان دهد.
زلزله و حوادث مشابه بهترین فرصت برای تغییر نگاه جامعه به امر داوطلبی است. باید از نگاه سنتی فاصله گرفت. حضور انفرادی و سازماندهینشده و بدون آموزشهای تخصصی قبلی در مناطق زلزلهزده، جز ایجاد شلوغی، ناامنی و ایجاد خسارت نتیجه چندان مثبتی ندارد. اتفاقا كسانی كه در پی سوءاستفاده از ناامنكردن محیط هستند، نیز تحت همین پوششها وارد منطقه میشوند و جداسازی آنان از مردم خیرخواه و علاقهمند به كمك به دیگران بسیار مشكل است. قدرت و میزان تحت پوشش قراردادن مردم از سوی هلالاحمر نشانهای از میزان نفوذ اخلاق خیرخواهانه با ویژگی آموزشدیده، سازماندهیشده و عقلایی است. دورانی كه عدهای برای اقناع یا ارضای ویژگی خیرخواهی خود مستقیم وارد عمل شده و به جمعآوری اعانات و كمكها بپردازند و وارد منطقه شوند و مستقیم عمل كنند، گذشته است. بخشی از هرجومرج امدادرسانی محصول این نگاه است؛ درنهایت هم ضعفها و نارساییها تشدید میشود، بدون اینكه كسی مسئولیتپذیری داشته باشد./
نظر شما