مشاهده آنچه بهعنوان عملیات امداد و اضطرار و بعدها در دوره اسکان موقت و بازسازی در جریان بود، موجب شد «ثبت تجربه مدیریت فاجعه زلزله منجیل» در دستور کار قرار گیرد. کتابی از اولین گزارشهای این پروژه در تعداد محدودی در شهریورماه ۱۳۷۲ منتشر شد.
توجه به بخشهای بسیار کوچکی از آنچه در فصل سوم کتاب با عنوان «درسهایی از تجربه زلزله منجیل» نوشته شده [عینا نقل میشود]، درباره وقایع قابل مشاهده در زلزله کرمانشاه نشان میدهد که ما از تجربیات گذشته به قدر کافی نمیآموزیم و با وقوع فاجعههای طبیعی مکرر همان اشتباهات را تکرار میکنیم: «بهمحض انتشار خبر زلزله، سیل مردم و کالاها به منطقه آسیبدیده سرازیر شد. حضور نیروهای داوطلب نشانه یکدلی و همبستگی ملی بود که میبایست با مدیریت صحیح امور، این انگیزهها را به کار گرفت(صفحه ۱۱۲).
انجام فعالیتهای چشمگیر و سریع، برای کاهش فشارهای سیاسی و اجتماعی ممکن است لزوما به صلاح مردم در زمان حال و آینده نباشد...
حضور سازمانهای امدادی (دولتی و غیردولتی) متنوع با فلسفه و روشهای اجرائی خاص خود، اقدامات مدیریت فاجعه را دشوارتر کرده بود» (صفحه ۱۱۳).
با توصیف آنچه مشاهده و ثبت شده، پیشنهادات بسیاری ارائه شده که در اینجا فقط به چند مورد آن که مربوط به «دوره امداد و نجات» پس از زلزله است، اشاره میشود: «بیشترین تلاش و هزینه را باید در امر برنامهریزی و آمادگی قبل از فاجعه کرد (صفحه ۱۱۲) ...
ولی بههرحال اگر فاجعهای رخ داد، در امر برنامهریزی و اقدامات ضروری پس از فاجعه، توجه به نکات زیر ضروری است (صفحه ۱۱۳): برای ورود مردم به منطقه آسیبدیده باید معیارهایی را مشخص کرد و از ورود افراد (هرچند خیرخواه) به منطقه آسیبدیده جلوگیری کرد.
برنامهریزان و سازمانهای امداد، مسائل و مشکلات را باید از دید آسیبدیدگان فاجعه ببینند.
آسیبدیدگان فقط بهرهبرداریکننده از برنامهها و اقدامات نیستند، بلکه باید مشارکتکنندگان فعال در تمامی فرایند برنامه باشند.
نیروهای لازم در دوره امداد فوری حتما باید آموزشهای لازم را برای کمکهای اولیه و نجات دیده باشند.
خروج مجروحان و آسیبدیدگان از منطقه باید با ثبت حداقل اطلاعات باشد.
مکان تخلیه مجروحان باید ثبت شود.
باید از درخواست کمکهای امدادی از مردم یا هرگونه امکانات، قبل از تأیید قطعی این نیازها [توسط مدیریت فاجعه] خودداری کرد.
پذیرفتن هر آنچه هرکسی میآورد (با قبول حسنیت و محبت آنها) برای آسیبدیدگان ممکن است مفید نباشد...».
شاید فرق ما با مردمان سایر کشورها مثل ژاپنیها در این است که آنها از تجربیات گذشته میآموزند و ما «حال» را در مییابیم!
*جامعه شناس
منبع: روزنامه شرق
نظر شما