شناسهٔ خبر: 4768 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

در گفتگو با نماينده اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوي بررسي شد؛

معضلات مدارس سکونتگاه‌هاي غيررسمي مشهد

حاشیه نشینی مشهد-پنجتن - شیخ حسن سعيد صالح نماينده اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوي در ستاد توانمندسازي سکونتگاه‌هاي غيررسمي استان با بيان اينکه کمبود معلم در سکونتگاه‌هاي غيررسمي کاملا احساس مي‌شود٬ گفت: معلمان در مناطق برخوردار تراکم دارند يعني معلماني هستند که کلاس ندارند و مي‌روند در دفتر مدرسه مي‌نشينند اما در منطقه تبادگان آموزش و پرورش که بخش زيادي از حاشيه شهر در آن قرار دارد کمبود معلم کاملا احساس مي‌شود.

گفتگوي پايگاه خبري وزارت راه و شهرسازي با سعيد صالح نماينده اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوي در ستاد توانمندسازي سکونتگاههاي غيررسمي استان را بخوانيد:

سکونتگاههاي غيررسمي در کدام يک از مناطق آموزش و پرورش مشهد قرار دارند؟

ناحيه يک، پنج، تبادگان و رضويه آموزش و پرورش مشهد شامل پهنههاي حاشيه نشين ميشوند.

آموزش و پرورش از اعضاي ستاد توانمندسازي سکونتگاههاي غيررسمي استان خراسان رضوي است، از آنجا که نرخ رشد زاد و ولد در مناطق هدف زياد است با يک جمعيت جوان رو به تزايد مواجه هستيم، هم اکنون آموزش و پرورش چه خدماتي را به پهنههاي حاشيه شهر ارائه ميکند و در اين خدمات رساني با چه مشکلاتي روبرو است؟

آموزش و پرورش يک سازمان دولتي با يک رسالت کاملا مشخص است، تعليم و تربيت و جامعه پذير کردن دانش آموزان را طبق قانون اساسي برعهده دارد و تفاوتي ميان حاشيه شهر و برخوردار شهر قائل نيست، پوشش تحصيلي را تا پايان دوره متوسطه دوم به طور کامل رايگان انجام ميدهد و سعي ميکند امکانات و توانمنديهاي خود را حتي به مناطق حاشيه نشين ببرد. نمونهاش اين است که در تمام نواحي حاشيه نشيني علاوه بر مدارس ابتدايي، متوسط اول و متوسطه دوم، هنرستانهاي فني و حرفهاي و کارودانش هم وجود دارد و در بحث سوادآموزي نيز با تأکيد ويژه بر مناطق حاشيه نشين آموزش جامعه هدف را 100 درصدي دنبال ميکند. موضوع ديگر خدمات دهي به اتباع بيگانه است. هم اکنون 60 هزار دانش آموز ثبت نامي در سطح استان از اتباع خارجي هستند. از اين تعداد 48 هزار افغاني و 12 هزار نفر اتباع 16 کشور ديگر همچون عراق، پاکستان، هند، سوريه، تاجيکستان، ترکمنستان، ترکيه، استراليا، آذربايجان، کشورهاي حاشيه خليج فارس به ويژه بحرين و عمان، برخي کشورهاي آفريقايي، اروپايي و آسياي شرقي هستند. مورد بعدي دانش آموزان خاص هستند که مشکلات بدسرپرستي دارند. آنها در مدارسي در منطقه 5 آموزش و پرورش مشهد خدمات آموزشي دريافت ميکنند. دسته ديگر دانش آموزان باهوش هستند که با توجه به آزمون شناسايي ميشوند. اين دانش آموزان ميتوانند در مدارس نمونه دولتي تحصيل کنند. البته برخي سازمانهاي غير دولتي مثل دانشجويان دانشگاه فردوسي مشهد ايام تابستان در تعدادي از مدارس ناحيه يک براي دانش آموزان مقطع ابتدايي کلاسهاي آموزشي، تفريحي و علمي داير کردند.

آماري از مقدار مدارس واقع در پهنههاي حاشيه شهر داريد؟

نياز به تهيه آمار به تفکيک هر منطقه آموزشي دارد اما به عنوان مثال ناحيه رضويه 79 ابتدايي، 34 مدرسه متوسطه يک و 13 مدرسه متوسطه دوم دارد يا منطقه تبادگان با کمبود مدرسه مقطع ابتدايي مواجه است.

پهنههاي حاشيه شهر به لحاظ آموزشي کمبود فضا دارند يا خير؟

کمبود را کاملا حس ميکنيم. نرخ مهاجرت و رشد جمعيت و زاد و ولد مناطق حاشيه نشين زياد است گرچه در سالهاي اخير روند مهاجرت کمتر شده اما به نسبت فضاي آموزشي نداريم. چالش ديگر آموزش و پرورش استان٬ مسکن مهر است که در حاشيه شهر ساخته شده چون طبق قانون هر کس که مجتمع ميسازد بايد فضاي آموزشي را هم در اختيار آموزش و پرورش قرار دهد ولي اين مجتمعها هيچ فضايي ندارند، نتيجهاش تراکم زياد دانش آموز در کلاسها و کاهش کيفيت تحصيلي ميشود.

مدارس پهنههاي حاشيه شهر چند نوبته هستند، آيا کمبود باعث شده که در 2 يا 3 نوبت صبح، بعد ازظهر و شب کلاسها برگزار شود؟

اکثريت مدارس تک شيفت هستند و تعداد کمي مدرسه 2 شيفت صبح و بعد از ظهر برنامه آموزشي دارند. البته نظام آموزشي 6-3-3 که طراحي شد مدارس را با مشکل مواجه کرد. کمبود منابع انساني آموزش و پرورش و ساماندهي نامناسب نيروهاي آموزشي باعث شد که امسال تعدادي مدارس 2 شيفت باشند چون نيروي آموزشي در مناطق محروم حاشيه شهر کم است. همکاران علاقه دارند در مناطق برخوردار و مرکز شهر تدريس کنند و به خاطر ساماندهي نامناسب، معلمان در مناطق برخوردار تراکم دارند يعني معلماني هستند که کلاس ندارند و ميروند در دفتر مدرسه مينشينند اما در منطقه تبادگان آموزش و پرورش که بخش زيادي از حاشيه شهر در آن قرار دارد کمبود معلم کاملا احساس ميشود. تبادگان بزرگترين منطقه آموزش و پرورش کشور است، حتي مساحت آن از مساحت برخي استانهاي کشور بزرگتر است. هم اکنون آموزش و پرورش مشهد در ناحيه 3، 4 و 6 صدها معلم مازاد دارد که در دفتر مينشينند و حقوق ميگيرند اما مناطق حاشيهاي مخصوصا تبادگان نزديک 200 معلم کمبود دارد. سال گذشته 4500 معلم منتقل شدند که انتقال 2 هزار معلم به مناطقي بود که ظرفيت مازاد داشتند؛ امسال نيز هزار و 200 معلم منتقل شدند اما رويکرد موافقت با انتقاليها تغيير کرد مثلا فقط يک يا دو نفر به ناحيه 3 رفتند چون سياست آموزش و پرورش مشهد اين شد که روند انتقاليها به سوي مناطق تبادگان و رضويه باشد ضمن آنکه از آن مناطق نيروي آموزشي خارج نشود؛ امکان خروج از نواحي ديگر را متوقف کرديم و تنها گزينه امکان انتقالي را مناطق حاشيه شهر در نظر گرفتيم يعني اگر کسي ميخواهد ناحيه آموزشي خود را عوض کند تنها راهش اين است که به مناطق حاشيهاي برود. هميشه نيروهاي تازه وارد نخست به حاشيه شهر مشهد ميروند تا پس از چند سال خدمت آهسته آهسته به مرکز شهر بروند اما امسال آموزش و پرورش مشهد هيچ نيروي ورودي نداشت با وجود اين مسئله نقل و انتقالات با دقت و ظرافت فوق العادهاي انجام شد. طبق برنامه وزير آموزش و پرورش تا سال 96 بدنه آموزش و پرورش مشهد بايد از يک ميليون به 800 هزار نفر کاهش يابد اما توزيع منابع انساني متوازن شود تا ديگر به اين وضعيت دچار نباشيم.

کمبود مربيان بيشتر مربوط به مربيان مرد است يا خانم؟

در مربيان آقا با کمبود شديد مواجه هستيم.

آموزش و پرورش در بحث نوسازي يا ساخت مدارس مناطق حاشيهاي چه رويکردي دارد؟

اولويت با نوسازي مدارس مناطق محروم و حاشيه شهر است. به خصوص خيرين که با علاقه و عشق ميآيند علاقه شديد تري دارند که در مناطق محروم حاشيه شهر نوسازي مدارس اتفاق بيفتد بنابراين نميتوان گفت مدارس در مناطق محروم شهر بيکيفيت ترند يا وضعيت فاجعه باري دارند بلکه برعکس وضعيت نسبتا مناسبي دارند. امروز مشکل آموزش و پرورش مشهد با انبوه سازان است. اگر قانون باشد که به ازاي 100 واحد يک فضاي آموزشي ساخته شود انبوهسازان 99 واحد ميسازند تا از ساخت فضاي آموزشي شانه خالي کنند.

مهمترين معضل فرهنگي و اجتماعي دانش آموزان پهنههاي حاشيه شهر چيست؟

بدسرپرستي دانش آموزان مهمترين معضل است چون معلم با دانش آموزي مواجه ميشود که پدر شايد بالاسر خانواده نباشد يا به اعمال خلافي مشغول يا محکوم شده يا معتاد است. مشکل ديگر زماني است که دانش آموزان خارج از مدرسه هستند چون معلوم نيست در آن مدت چه اتفاقي ميافتد. البته براي اين موارد هم آموزش و پرورش مشهد پيشنهاداتي دارد.

پيشنهاد شما براي رفع اين مشکلات و معضلات چيست؟

پيشنهاد اين است که از طريق ايجاد هنرستانهاي فني و حرفهاي و کارو دانش بخش زيادي از اين دانش آموزان بعد از ظهرها در مدارس مشغول کار شوند تا دست ساختههاي هنرجويان هنرستان تجاري شود و به فروش برسد. در اين حالت دانش آموز فعالتر ميشود و وقت بعد ازظهر خود را بهينه صرف ميکند و اين موضوع به سود مدرسه و آموزش و پرورش نيز است. همين کار را ميتوان در روستاهاي حاشيه شهر هم انجام داد. يعني نهادها و سازمانهاي دولتي و عمومي همچون دانشگاه فردوسي، شهرداري و جهاد کشاورزي با ايجاد هنرستانهاي کشاورزي و صنعتي مخصوص خود در حاشيه شهر و سکونتگاههاي غيررسمي در اين طرح مشارکت کنند. دانشگاه آزاد در قالب مدرسه سما مدارس خودگردان را دارد و تجربه موفقي هم بوده بنابراين مهمترين کاري که ميتوان در حوزه فرهنگ کرد اين است دانش آموزان اين مناطق را به سمت کار هدايت کرد چون معضل بيکاري در حاشيه شهر بيشتر از مناطق مياني و برخوردار شهر است. سرقت در شهر مشهد بالاترين نرخ را دارد و بالاترين آسيب اجتماعي محسوب ميشود چون زائراني که ميآيند، زود ميروند اگر يک وسيلهاي از آنها سرقت شود خيلي کم بر ميگردند و پيگير ميشوند. مگر آنکه وسيله خيلي مهمي باشد. الان آموزش و پرورش تنهاست و تلاش ميکند که مشارکتها را در اين حوزه جذب کند. در همين راستا امسال 4000 کيف سلامت را شهرداري به دانش آموزان پهنه حاشيه شهر گلشهر اهدا کرد. کاهش بيکاري و ناهنجاريها باعث صلابت اجتماعي ميشود پس ايجاد کارگاههاي کوچک و برپايي جمعه بازار در فضاي مدارس ميتواند گامي به اين سو باشد. آموزش و پرورش شبکه دارترين سازمان کشور است. از اول مهر در سطح استان يک ميليون و صد و بيست هزار دانش آموز ايستادند که ببينند آموزش و پرورش چه ميگويد اگر عزم جدي باشد آموزش و پرورش ميتواند خيلي کمک کند و علاقهمند به اين کار است، ضمن اينکه ميتوان از ظرفيت انجمنهاي اوليا و مربيان نيز استفاده کرد.

در مناطق حاشيه شهر گرايش دانش آموزان به چه رشتههايي است؟

بخش زيادي که از نظر تحصيلي ضعيف ترند به سمت مدارس کارودانش هدايت ميشوند چون نميتوانند نظري و فني و حرفهاي بروند بر همين اساس به نسبت ساير مناطق حجم مدارس کارودانش آموزش و پرورش در پهنههاي حاشيه شهر مشهد بيشتر است. بعد مدارس فني و حرفهاي در مرتبه بعدي و در آخر تمايل به سمت رشتههاي نظري است. البته به لحاظ آماري شايد دانش آموزان رشتههاي نظري بيشتر از دانش آموزان کارودانش باشند اما نسبت به ساير مناطق شهر تعداد دانش آموزان مشغول به تحصيل در مدارس کارودانش در سکونتگاههاي غيررسمي بيشتر است. مثلا اگر در ناحيه 3، 15 درصد مدارس کارودانش هستند در مناطق حاشيهاي اين رقم به 30 درصد و حتي بالاتر ميرسد.

سن اعتياد دانش آموزان مناطق حاشيه شهر مشهد به چه صورت است؟

سن اعتياد دانش آموزان آماري محرمانه است و من هم از آن اطلاع ندارم اما قطعا آموزش و پرورش بيشتر اين معضل اجتماعي را درک ميکند چون آمار اعتياد و توزيع مواد مخدر در سکونتگاههاي غيررسمي بالاست و به طبع مدارس را در سکونتگاههاي غيررسمي متأثر کرده است. البته آسيبهاي اجتماعي خيلي بزرگتري در مدارس مناطق هدف وجود دارد مثلا ازدواجهاي زودهنگام دانش آموزان و روابط نامشروع. البته اين موارد در محيطهاي خارج از مدرسه اتفاق ميافتد. معلم وقتي به عنوان آسيبشناس اجتماعي ميرود به اين مسائل ميرسد و گزارش ميدهد.

پس در محيط مدرسه اتفاق نميافتد؟

در محيط مدرسه خيلي کم اتفاق ميافتد. چون محيط مدرسه اجازه چنين کارهايي را نميدهد. اگر دانش آموزي معتاد باشد نميتواند در محيط مدرسه مواد مصرف کند، اگر هم اين کار را انجام دهد خيلي محدود و مخفيانه انجام ميشود. مهمترين بحث آن است که اين نوع دانش آموزان بيرون مدرسه و در نهاد خانوادههايشان اين مشکلات را دارند و آسيبهاي اجتماعي آنجا خيلي زياد است.

به لحاظ بهداشتي بحث سلامت دانش آموزان حاشيه شهر به چگونه است؟

به لحاظ بهداشتي مشکل داريم.

بيشترين معضلات در حوزه سلامت دانش آموزان در چه مواردي گزارش شده است؟

فقر مالي و اقتصادي، فقر حرکتي به ويژه ستون فقرات در دختران و تغذيه نامناسب مهمترين مشکلات است.

بزههاي اجتماعي مثل خشونت و چاقوکشي در محيطهاي مدارس اتفاق افتاده است؟

بله داخل مدرسه شايد اختلافاتي ميان دانش آموزان باشد و اين اتفاقات ناخوشايند رخ دهد.

اينکه خيلي حاد باشد و به يک معضل بدل شده باشد چه طور؟ آيا مواردي گزارش شده است؟

حتما؛ در مناطق حاشيه شهر بخش زيادي از مردم مهاجرند و به شکل قومي از يک منطقه کشور به مشهد آمدند بنابراين شايد با يک اتفاق کوچک يک قومي با يک قوم ديگر کارشان به نزاع کشيده شود. مثلا يک بچهاي بچه قوم ديگري را ميزند و اين به يک مشکل بين قومي تبديل ميشود. البته محيط مدرسه خيلي محيط امنتري است که به ميدان اين چالش تبديل شود چون معمولا مدير و ناظم قضيه را جمع ميکنند اما بيرون مدرسه شايد چالش دو دانش آموز ادامه دار شود.

آموزش و پرورش در اين مناطق ديگر با چه مشکلاتي مواجه است؟

کمبود فضاي آموزشي و نيروي انساني، تنوع قوميتها با فرهنگهاي متفاوت و بعضا متضاد همانطور که گفته شد از مشکلات عديده است چون اکثر ساکنان مناطق هدف اصالتا مشهدي نيستند بنابراين حس تعلق به شهر ندارند. اين مسائل به طبع پيامدهايي دارد و در نوع رفتارهاي اجتماعي افراد اثرگذار است.

ميزان سلامت روحي و رواني دانش آموزان ساکن پهنههاي حاشيه شهر مشهد در قياس با مرکز و متن شهر چگونه است؟

در بحث فرهنگي تلاش بر تقويت هويت شهري براي ساکنان حاشيه شهر و امکان گفتگو و تبادل نظر ميان آنها است تا گروههاي قومي آن مناطق بتوانند با هم بنشينند و حرف بزنند، اگر اين کار شود خيلي از مشکلات و اصطکاکهاي بين قوميتي رفع خواهد شد.

مشارکت اوليا در مناطق حاشيهاي و سکونتگاههاي غيررسمي شهر مشهد به چه صورت است؟ همکاري خوبي با نهاد مدرسه دارند يا خير؟

طي بخشنامه وزارتي بايد در هر مدرسه انجمن اوليا و مربيان تشکيل شود اما در حاشيه شهر به دليل سطح فرهنگي ضعيف، بزههاي اجتماعي و وضعيت اقتصادي ضعيف مشارکت کمتري در اين حوزه داريم. البته خانوادههاي شريفي هستند که ميآيند به نسبت توانشان مشارکت ميکنند اما اينکه بگوييم انجمن اوليا و مربيان ميتواند در اين مناطق به عنوان بال مدرسه عمل کند خير.

مدارسه نمونه دولتي در مناطق حاشيهاي شهر هم هستند؟

آزمون برگزار ميشود کساني که قبول ميشوند به مدارس نمونه دولتي ميروند حالا ميتواند اين مدارس در‌‌ همان منطقه باشد يا خير. يعني بچههاي حاشيه نشين از درس خواندن در مدارس نمونه دولتي محروم نيستند کساني که در آزمون قبول شوند ميتوانند به چنين مدارسي بروند. نحوه ورود به مدارس استعدادهاي درخشان هم همين طور است.

آيا دانش آموز نخبهاي بوده که در مناطق حاشيهاي شهر زندگي ميکند و در آزمونها و المپيادهاي آموزش و پرورش مقام و رتبهاي آورده باشد؟

بله وجود داشته است اما مربوط به مشهد نميشود. سال گذشته نفر دوم المپياد نجوم جهاني دانش آموز روستايي کاشمري بود که هزينه سفر را نداشت يک بخشي را آموزش و پرورش داد و بخش ديگر را يک خير تقبل کرد.

ميزان‌‌ ترک تحصيل در سکونتگاههاي غيررسمي مشهد در دختران بيشتر است يا پسران؟

ريز اين آمار را ندارم اما دلايلش را ميدانم. علت نخست‌‌ رها کردن تحصيل در دختران ازدواج زودهنگام و ضعف فرهنگي خانواده است چون بعضي خانوادهها نميپسندند که بچهشان از ابتدايي يا راهنمايي بيشتر درس بخواند. در مورد پسرها هم نبود سرپرست در خانواده و افتادن وظيفه تأمين مايحتاج خانواده برعهده پسر و موضوع بدسرپرست از علل شايع براي فاصله گرفتن پسران از تحصيل است چون وقتي خانواده تأکيدي بر درس خواندن ندارند طبعا فرزند هم رغبت و انگيزهاي براي درس خواندن نخواهند داشت. نقص آموزش و پرورش هم شايد اين باشد که نميتواند جاذبه زيادي براي درس خواندن فرزندان خانوادههاي بدسرپرست فراهم کند، مثلا معلم در يک مدرسهاي با يک کلاس 45 نفره مواجه ميشود.ساخت فضاي آموزشي شانه خالي کنند.

سن اعتياد دانش آموزان آماري محرمانه است و من هم از آن اطلاع ندارم اما قطعا آموزش و پرورش بيشتر اين معضل اجتماعي را درک ميکند چون آمار اعتياد و توزيع مواد مخدر در سکونتگاههاي غيررسمي زياد است و به طبع مدارس را در سکونتگاههاي غيررسمي متأثر کرده است. البته آسيبهاي اجتماعي خيلي بزرگتري در مدارس مناطق هدف وجود دارد مثلا ازدواجهاي زودهنگام دانش آموزان و روابط نامشروع. البته اين موارد در محيطهاي خارج از مدرسه اتفاق ميافتد. معلم وقتي به عنوان آسيبشناس اجتماعي ميرود به اين مسائل ميرسد و گزارش ميدهد.

........................................

گفتگو: اميد كرماني‌ها

نظر شما