به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، بهطورکلی زلزله با خود تخریب به دنبال خواهد آورد، اما این تخریب تنها به فروریختن ساختمانها منجر نخواهد شد. زلزله میتواند روند مدیریت شهری و مکانیزمهای کنترلی، بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی شهر را ویران کرده یا با اخلال مواجه کند.
دو تأثیر عمدهای که هر زلزله میتواند داشته باشد، با دو عامل در رابطه مستقیم است. نخست شدت لرزیدن زمین و دیگری کیفیت مهندسی ساختمان.
نوع ساختمان:
ساختمانهایی که سازه بتونی دارند، معمولا در برابر زلزله حساستر هستند؛ چرا که اگر چه ساختار محکمی دارند، اما باز هم شکننده هستند. در مقابل ساختمانهایی که سازه چوبی یا فلزی دارند،مقاومترند؛ چراکه انعطافپذیرتر هستند. ساختمانهایی که از ترکیبی از فولاد، چوب و بتن تقویتشده، ساخته شدهاند، به احتمال بسیار زیاد فرو نخواهند ریخت؛ چراکه آنها در عین انعطافپذیری فرو نخواهند ریخت. ساختمانهای مسکونی که از آجر ساخته شده، امن نیستند؛ چراکه به راحتی دیوارهایشان از هم گسیخته خواهد شد. در محلههایی که اهالیاش درآمد متوسط دارند، آسیبپذیری بهمراتب بیشتر از مناطق فقیرنشین دارند؛ چراکه اسباب و اثاثیه محلهها با درآمد متوسط بهمراتب بیشتر از محلههای فقیرنشین است.
شدت لرزش زمین:
برخی از انواع سنگها در لایههای زمین انرژی امواج لرزهای را بیشتر منتقل میکنند. ساختمانهایی که بر بستر این نوع از سنگها ساخته شدهاند، احتمالا لرزش شدیدتری را تجربه خواهند کرد.
لایههای سنگی غیرمحکم و رسوبی معمولا شدت امواج لرزهای و مدت زمان لرزه را افزایش خواهند داد و خطر آسیب را چند برابر خواهند کرد. برخی از انواع خاکها وقتی که به مرحله اشباع میرسند، تبدیل به خاکهای روان خواهند شد.
تأثیرات زلزله متمرکز است: بر بلایای طبیعی نظیر طوفان، قحطی و سیل معمولا محدوده جغرافیایی گستردهتری را در مقایسه با زلزله درمینوردد، اما زلزله تنها به محدوده مشخصی آسیب میرساند.
شدت تخریب زیرساختها و ساختمانها و داراییها در زلزله معمولا بیشتر از طوفان و سیل است.
تأثیر زلزله بر زندگی مردم
خطر مرگ بر اثر زلزله: از میان موارد وقوع زلزله و میزان تلفات آن، بیش از ٩١درصد تلفات مربوط به زلزلههای بسیار شدید بوده است.
در مناطقی که میزان جمعیت متراکمتر بوده، میزان تلفات نیز به شدت بسیار بیشتر بوده است.
نخستین دلیل مرگ آسیبهایی بوده که به دلیل ریختن ساختمانها حادث شده است. برخی توانستهاند نجات یابند اما در زیر آوار گرفتار شدهاند. آنهایی که در ساختمانهایی بودهاند که فرو نریخته، طبیعتا خطر مرگ برایشان کمتر بوده است. در ساختمانهایی که فرو ریختهاند، نسبت به افرادی که جان داده و زیر آوار ماندهاند، بستگی مستقیمی به نوع سازه ساختمان داشته است.
در تحقیقی که در سال ٢٠٠٩ درباره زلزلههای مرگباری منتشر شد که بین سالهای ١٩٨٧ تا ٢٠٠٨ رخ داده، معلوم شده است که ٧٧درصد تلفات جانی به دلیل لرزش، ١٧درصد به دلیل سونامی و ٥درصد به دلیل رانش زمین بوده است.
ساختمانهای بتونی تقویتنشده خطرناکترین ساختمانها برای ساکنانشان در هنگام وقوع زلزله است. هرچقدر که ساختمان بتونی ضعیفتر باشد، میزان تلفات جانی بیشتر خواهد شد.
تحقیقی که در سال ٢٠٠٥ انجام شده، نشان میدهد افرادی که در زیر آوار گرفتار شدهاند، میتوانند ٣ تا ٤روز زنده بمانند و اگر امکاناتی نظیر آب و غذا در اختیار داشته باشند، این مدت میتواند به دوهفته نیز افزایش یابد. آمار نجات افراد آسیبدیده بستگی مستقیمی به کیفیت اجرای عملیات امدادونجات دارد و اثرگذاری عملیات امدادونجات نیز بستگی مستقیمی به نوع و سازه ساختمان، کیفیت امکاناتی که گروه امدادونجات از آن برخوردار است و فاصله میان منطقه زلزلهزده و تیمهای امدادونجات حاضر در منطقه دارد.
تأثیرات احتمالی زلزله چیست؟
عوامل تشدیدکننده بحران
آسیبپذیری در برابر زلزله در کشورهایی که مردمش درآمدی متوسط دارند و رشد شهرنشینی در آنها بالاتر است، بیشتر است. حال اگر این کشورها ملاحظات مربوط به زلزله را چه در ساخت سازهها و چه در نحوه مدیریت بحران لحاظ نکرده باشند، تأثیر مخرب زلزله به مراتب بیشتر خواهد بود. در نتیجه کشورهای اینچنینی که رشد شهرنشینی بالا و مدیریت کشوری ضعیف دارند، معمولا با نرخ بالایی از مرگومیر به دلیل وقوع زلزله روبهرو خواهند شد.
زمان وقوع زلزله نیز عاملی دیگر در تشدید بحران است. معمولا بیشتر نرخ مرگومیر در زلزلهها زمانی رخ میدهد که زلزله بین ساعات ٩ صبح تا ٤ بعدازظهر رخ میدهد. در این ساعات معمولا مردم در ساختمانهای محل کارشان مشغول به کار هستند. ساعات دیگری که اگر زلزله رخ دهد، باعث مرگومیر زیاد خواهد شد، از ساعت ١٠ شب تا ٦ صبح است.
زلزله در مناطق ساحلی ممکن است باعث بروز سونامی شود.
- نقصان در عملکرد سیستم بهداشت و درمان میتواند شرایط را وخیم کند.
بروز آتشسوزی معمولا دومین عامل خطرناک پس از زلزله است، چراکه خطوط برق ممکن است به خاطر وقوع لرزش آسیبدیده یا لولههای گاز از هم باز شوند. معمولا آتش به فاصله کمی پس از وقوع زلزله رخ خواهد داد. مشکل این است که معمولا در زمان زلزله خطوط لوله آب نیز آسیب دیده و آب قطع خواهد شد، بنابراین آتش فرصت لازم و کافی خواهد داشت تا بسوزاند و پیش برود.
نزدیکی برخی از زیرساختهای حساس به مناطق مسکونی از دیگر عوامل تشدید بحران است. برای مثال در زلزله ژاپن نیروگاه هستهای به مناطق مسکونی نزدیک بود و موجب بروز اثرات مخرب بسیاری شد.
آب و هوا نیز میتواند عاملی برای شدتبخشیدن به آثار زلزله باشد. بدترین زمان برای وقوع زلزله زمستان است. ممکن است آنهایی که به خاطر وقوع زلزله جان خود را از دست ندادهاند، به دلیل سرمای زیاد دچار آسیب جانی شوند. آب و هوای بد همچنین روند امدادونجات را با اشکال مواجه خواهد کرد. همچنین آن دسته از خانههایی که برای گرمشدن از سیستم شومینه استفاده میکردند، به راحتی در معرض آتشسوزی قرار خواهند گرفت. وقوع زلزله در آب و هوای گرم و خشک نیز میتواند مشکلاتی به وجود آورد.
مدت زمان لرزش و عمق آن نیز میتواند از عوامل تشدیدکننده آثار مخرب زلزله باشد.
درسهایی که آموختیم
میزان مرگومیر به عوامل زیادی بستگی دارد. پاسخ به زلزله باید براساس ارزیابیهای دقیق باشد، نه برآوردهای سرانگشتی.
خرابی جادهها، پلها و دیگر زیرساختها دسترسی به نقاط زلزلهزده و ارتباط برقرارکردن با آنها را دشوار میکند.
زلزله میتواند آسیبهای بسیار شدیدی بر زیرساختهای ارتباطی وارد آورد و کابلهای ارتباط تلفنی را قطع کرده و سیستم تلفن عمومی را به کلی تعطیل کند.
پسلرزه بسیار مهم هستند و ممکن است باعث آسیب بیشتر شده و استرس روانی قربانیان و کارکنان امدادونجات را افزایش دهند.
بهداشت و تغذیه
در فجایع طبیعی نظیر زلزله میزان مرگومیر و آسیبهای جسمی در ٧٢ساعت نخست بسیار افزایش خواهد یافت. شانس نجات بعد از این زمان بسیار کم است.
مهمترین دلیل مرگ و میر فروریختن ساختمانهاست. بین ٨٥ تا ٩٥درصد افرادی که نجات مییابند، در ٢٤ یا ٤٨ساعت نخست نجات مییابند.
پناهگاه:
بعداز وقوع زلزله حتی اگر برخی از خانهها آسیب ندیده باشند، خانوادهها تمایل خواهند داشت تا در فضای آزاد شب را به صبح برسانند.
بعد از زلزله درگیریها میان افراد درخصوص مالکیت زمین افزایش خواهد یافت. این مسأله خصوصا در نقاط شهری بیشتر خواهد بود. از این جهت مردم از خانههایشان زیاد فاصله نمیگیرند.
معمولا پس از زلزله مردم چندان تمایلی به ماندن در پناهگاهی که دور از خانههایشان باشد، ندارند. برای مثال در زلزله بم، مردم چندان تمایلی به ماندن در کمپها نداشتند و بیشتر دوست داشتند در خانههای خودشان سکونت موقت داشته باشند.
باید برای مرحلهگذار از اسکان موقت به اسکان دایمی، برنامهای دقیق و زماندار وجود داشته باشد.
امنیت:
تأثیر زلزله در نقاطی که جماعت فقیر در آن زندگی میکنند، بیشتر خواهد بود. خصوصا در کشورهای درحال توسعه، بیشتر تلفات از قشر فقیر خواهد بود.
کودکان در زلزله آسیبپذیرترین هستند. گزارشها از زلزله هائیتی نشان میدهند که کودکان ١١برابر دیگران در معرض خطر جانی قرار داشتهاند و شانس زندهماندن آنها بعد از فرو ریختن ساختمان یا بعد از زخمیشدن به مراتب کمتر است.
زلزله نهتنها در عملکرد زندگی عادی مردم اخلال ایجاد میکند بلکه موجب مکانیزمهای رسمی و غیررسمی ایجادشده برای حفظ جان انسانها و تأمین امنیت و حقوق آنها آسیب وارد مینماید.
قانونشکنی بعد از زلزله بسیار شایع خواهد شد. اعلام شرایط اضطراری نیز موجب میشود که برابری اجتماعی در جامعه بشدت دچار آسیب شود و حقوق شهروندی نقض شود. در چنین شرایطی بروز ناآرامیهای اجتماعی بسیار محتمل است.
جنسیت:
زنان در مقابل زلزله بسیار آسیبپذیر هستند، چراکه:
نقش زنان در زندگی بعد از زلزله کاملا تغییر خواهد کرد. آنها باید از نقش مراقبتکردن از خانواده به نقش رئیس خانواده تغییر نقش دهند. آنها به منابع کمتری دسترسی خواهند داشت.
بعد از زلزله زنان از آزادی کمتری برخوردار خواهند بود.
در برخی فرهنگها زنان دسترسی کمتری به کمکهای ارایهشده بعد از زلزله خواهند داشت.
در برخی جوامع به نیازهای زنان بعد از زلزله کمتر توجه میشود. شناسایی و توجه به نیازهای زنان بعد از زلزله معمولا خیلی دیر انجام میشود.
زنان بعد از زلزله بسیار بیشتر در معرض آزار و اذیت جنسی در کمپها قرار خواهند داشت.
منبع: روزنامه شهروند
نظر شما