این دغدغه عمومی و فراگیر موجب شده که صاحبنظران درباره صدمات مالی و جانی یک زلزله بزرگ در کلانشهر تهران اظهارنظرهای متفاوتی بهویژه در فضای مجازی کنند.
این اظهارنظرها به حدی متفاوت است که از فروریزی (collapse) و تخریب کامل ساختمانهای شهری تا خسارت نهچندان مهم ساختمانها (برای حفظ آرامش مردم و مسئولان) دلیل ساختوساز با اسکلت فلزی یا بتونی را در بر میگیرد؛ بنابراین اینجانب بنا بر احساس وظیفه لازم میدانم با تکیه بر بضاعت علمی محدود خود و یافتههای دانش مهندسی زلزله و تجربیات بهدستآمده از رخداد زلزلههای بزرگ، مطالبی را به اختصار به اطلاع مردم شریف برسانم.
آنچه مسلم است، این است که وقوع زلزله در تهران با مرکزیتی در محدوده یکی از گسلهای ری -مشاء-شمال و محمدآباد کرج امری حتمی، عادی و تکرارپذیر است. مهم آن است که بتوان با استفاده از دستاوردهای علوم مهندسی زلزله و سازه خسارات جانی و مالی را به حداقل ممکن کاهش داد. به نظر میرسد در ارزیابی میزان آسیبپذیری و خسارات وارده به ساختمانهای تهران لازم است دو عامل متضاد و غیرهمسو را همزمان در نظر داشت:
١- اینکه ساختمانهای احداثشده در دو دهه پیش نسبت به ساختمانهای مناطق زلزلهزده ازگله کرمانشاه و هجدک کرمان از کیفیت و مقاومت بیشتری برخوردار است، جای تردید نیست؛ ولی نباید فراموش کرد که اختلاف تراکم جمعیت تهران و دو منطقه فوق هم قابل مقایسه نیست.
٢- طراحی تعداد چشمگیری از ساختمانهای موجود در تهران مربوط به سالهایی است که اطلاعات لازم درباره مهندسی زلزله در اختیار طراحان و برنامهریزان شهری نبوده است؛ بنابراین فروریزی این نوع ساختمانها در برابر زلزلهای بزرگ بسیار محتمل است؛ اما این موضوع نباید موجب اظهارنظر قطعی درباره فرونریختن سازهها شود؛ زیرا به طور کلی رفتار ساختمانها در مقابل زلزلههای بزرگ به پارامترهای بسیاری از مشخصات سازه و زلزله وابسته است؛ بهطوری که ممکن است در مقابل یک زلزله بزرگ مقاومت بهتری داشته باشد و برعکس در برابر زلزلهای با بزرگای یکسان (ریشتر یکسان) فرو بریزند.
نگرانی عمده ناشی از نبود امکان کمکرسانی و امداد مؤثر و بهموقع به آسیبدیدگان و مجروحان زلزله و کنترل خسارات است که به دلیل ترافیک سنگین و راهبندان ناشی از فرو ریختن ساختمانهای ضعیفتر است.
- این نظر که زلزله مورخ بیست و نهم آذر ماهدشت کرج، با بزرگای ٥,٢ ریشتر زلزله اصلی بوده و پسلرزههای خفیفتر پس از آن بیانگر رفع خطر است و بنابراین با گذشت زمان احتمال وقوع زلزله بزرگ کمتر میشود، به دور از مبنای علمی است. مطابق قانون اومری (Omori) فقط شدت پسلرزههای یک زلزله با گذشت زمان کاهش مییابد. این قانون درباره زلزله اصلی بههیچوجه صادق نیست و بنابراین نباید چنین استنباط شود که با گذشت مدتی از پایان هر زلزله احتمال رخداد زلزله بزرگتر منتفی است؛ بنابراین خارجشدن ساکنان از ساختمانها بعد از وقوع پیشلرزه (مانند زلزله ماهدشت کرج) امری عقلایی و منطقی است.
- این موضوع که در هر ساختمان، فضای مجاور ستونها بهترین و امنترین پناهگاه است، یک قاعده کلی نیست که همواره صادق باشد؛ بلکه این موضوع باید با توجه به وضع سازه هر ساختمان از سوی مهندسان سازه بررسی و کارشناسی شود و از مردم فاقد تخصص فنی نمیتوان انتظار داشت که امنترین محلهای هر ساختمان را شناسایی و تعیین کنند. بنابراین حداقل انتظاری که از مسئولان میرود، این است که مردم را در این زمینه به هر نحو که مقتضی میدانند، یاری کنند. به امید آنکه با پیشبینیها و تمهیدات فنی و اجتماعی لازم و با همکاری کارشناسان و مسئولان، خسارات و تلفات زلزلهها به حداقل برسد.
* استاد مهندسی زلزله دانشگاه علم و صنعت
منبع: روزنامه شرق
نظر شما