شناسهٔ خبر: 52831 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

زلزله‌های اخیر، هشداری برای آینده نزدیک

علی بیت اللهی دکتر علی بیت‌اللهی*: چنین به نظر می‌رسد که در طراحی و ساخت و یا نگهداری زیرساخت‌ها، ابنیه‌های فنی راه، شریان‌های حیاتی و سایر المان‌های دیگر نیز غفلتی فراوان به لحاظ خطر زلزله صورت گرفته است.

کشور ایران به دلیل موقعیت جغرافیائی و وضعیت خاص زمین ساختی خود از دیرباز به‌طور مستمر در معرض تنش‌های تکتونیکی قرار داشته که نمود چنین شرایطی، پدیداری گسله‌های کاری و رخداد زمین‌لرزه‌های سترگ است. از سوئی دیگر جانمائی عوارض لرزه زمین ساختی با توزیع مراکز جمعیتی در پهنه ایران انطباق قابل‌ملاحظه‌ای را داراست که چنین واقعیتی به‌طور طبیعی موجب افزون شدن تلفات رویدادهای لرزه‌ای در کشور می‌شود. در کنار این اخت شدگی، کیفیت نه‌چندان مطلوب ساخت‌وساز و وجود انبوه ساختمان‌های غیر مقاوم در برابر زلزله در شهرها و بخصوص روستاهای کشور که از دیرباز ضوابط خاصی در ساخت‌وساز به جدیت موردتوجه قرار نگرفته، باعث می‌شود تلفات جانی و خسارت‌های مالی زمین‌لرزه‌های ایران بسیار بالا باشد. تلفات و خسارت‌های زلزله‌های دهشتناک طبس، رودبار، بم و ... نمونه هائی از مصداق نکته مذکور است.

چنین به نظر می‌رسد که در طراحی و ساخت و یا نگهداری  زیرساخت‌ها، ابنیه‌های فنی راه، شریان‌های حیاتی و سایر المان‌های دیگر نیز غفلتی فراوان به لحاظ خطر زلزله صورت گرفته است.

زلزله بزرگ کرمانشاه (با بیش از ۱۸۰۰ پس‌لرزه) در سوی غربی کشور، سطح توجه به زلزله و لرزه‌خیزی بالای فلات ایران را بالا برد، در ادامه آن زلزله‌های هجدک کرمان (با پس‌لرزه‌های بزرگ‌تر و بیش از ۱۵۰۰ پس‌لرزه)، فضای کشور ایران را لرزه‌ای نمود. در ادامه اتفاق لرزه‌ای مهم ملارد به وقوع پیوست که مردم کرج و تهران آن را به‌وضوح حس کردند و خیل عظیمی از مردم به دلیل عدم اطمینان از استحکام منازل مسکونی خود، در بیرون از خانه‌ها شب را گذراندند. حادثه لرزه‌ای ملارد، رخداد بزرگی تلقی نمی‌گردد اما به این دلیل که تهران را تحت تاثسر قرارداد در کانون توجهات قرار گرفت. جلسات متعدد در استانداری و فرمانداری‌ها و شهرداری تهران برگزار شد. رخداد ملارد نشان داد که به‌طور واقعی چقدر جامعه در برابر زلزله آمادگی دارد و نقاط ضعف عمده ما در کجاست.

در کل گستره ایران، بر مبنای کاری که در زیر کمیته پهنه‌بندی خطر نسبی زلزله صورت گرفته است، بیش از ۳۱۰ گسل اصلی و لرزه زا شناسایی و رسم شده است. مجموع طول گسل‌های عمده و شناسایی‌شده ایران‌زمین بیش از ۲۷ هزار کیلومتر هست. چنین توزیعی از گسله‌ها به‌عنوان چشمه‌های لرزه‌زا، موجب رخداد زلزله‌های بزرگ در نقاط مختلف کشور شده است. اغلب مراکز جمعیتی عمده و بزرگ کشور ایران، با توجه به ملاحظات معیشتی در ابتدای تکوین خود، در مجاورت چشمه‌های آب که اغلب منطبق با زون های خردشده و گسله‌ها بود، جانمائی شده بودند. توسعه و گسترش آن مراکز اولیه جمعیتی، اکنون سیمای تحت ریسک جدی از کلان‌شهرها و شهرهای بزرگ را به دست داده است که برای کاهش ریسک در این مراکز جمعیتی، تدبیر و حمایت جدی مالی لازم است.

از سوی دیگر، مشاهدات میدانی از کیفیت ساخت‌وسازهای شهری و روستایی در کل کشور نشان می‌دهد که ما میراث دار وضعیت مطلوبی ازنظر مقاومت این ساختمان‌ها در برابر زلزله نیستیم. مصالح نامرغوب، ورود غیرمتخصصان در حوزه ساخت ساختمان عدم اعمال نظارت مطلوب، سیستم نامطلوبی از ساخت‌وساز را به ارمغان آورده که در رخداد زلزله‌های بزرگ، بشدت آسیب پذر و تجربه زلزله‌های مختلف این حقیقت را بروشنی تایید می کند.

طبق آمار ۱۳۹۵، از حدود ۲۲ میلیون واحد مسکونی در کل کشور، بیش از ۱۰ میلیون واحد آن، بنائی و فاقد اسکلت و در نتیجه فاقد مقاومت لازم در برابر زلزله هستند. کیفیت ساخت‌وسازها در محدوده های روستایی نازلتر هست که مسلما چنین شرایطی، میزان ریسک لرزه‌ای را اغلب در شهرهای ایران‌زمین بالا برده است. وضعیت شاخه های مختلف حمل و نقلی نیز از این شرایط کلی مستثنا نبوده و نشان داده می‌شود که المان‌های مهم حمل و نقلی، نظیر حمل و نقل جاده ای (شامل جاده و ابنیه‌های فنی موجود در آن) آسیب پذیری بالایی دارند و نیاز است که تمامی المان‌های حمل و نقلی کشور نیز مورد ارزیابی های میدانی قرار گرفته باشد.

برای کاهش ریسک مخاطرات لرزه‌ای در کشور، اقدامات ضروری و مرحله‌ای و منطقه‌ای مستمری لازم و ضرورت دارد. مجموع این اقدامات باید منسجم و مرتبط و جهت دار و در مسیر کاهش تلفات و خسارت‌های لرزه‌ای در کشور باشد. بر همین اساس تعیین و تدوین راهبردهای برنامه جامع کاهش خطرپذیری لرزه‌ای در سطح ملی  به منظور روشن نمودن اهداف و راهبردها و روش ها و اقدامات، ضرورتی انکار ناپذیری است.

زلزله‌های متعدد و بیش از مقدار متوسط سالیان قبل در اطراف تهران و کل کشور، نشان می‌دهد، که تنش فراوان ای در این شهرها و سایر مراکز جمعیتی انباشته و رها می گردد. سیستم پایشی که بتواند میزان تنش را در اعماق بیشتر مثلا در عمق ۳۰ کیلومتری  نیز وجود ندارد که پیش بینی شود در آینده ای نزدیک و یا دور رخداد چه زلزله ای را می توان انتظار داشت. بنابراین می‌توان استنتاج نمود که باید از هر لحاظ برنامه جامع کاهش خطرپذیری لرزه‌ای برای کشور و شهرهای آن تعیین و بر آن مبنا همه کارها دنبال شود.

*دبیر کارگروه ملی زلزله و مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی

نظر شما