به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، چهره های فراوانی در این وزارتخانه به کار مشغولند که خارج از محیط حرفهای، با جنبههای دیگری شناخته شده و سرشناسند. آنها که راه فرهنگ و هنر را پیش گرفتهاند، یا آنها که در ورزش سری میان سرها درآوردهاند. محمد عباسی یکی از این چهرههاست: در شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران به عنوان مشاور مدیرعامل و رییس ستاد اقامه نماز مشغول به کار است، اما بیرون از این شرکت به عنوان قاری و داور بینالمللی قرآن کریم شناخته میشود. جانباز جنگ تحمیلی که پس از جنگ مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته علوم قرآن و حدیث از دانشکده الهیات دانشگاه تهران اخذ کرده و سالها به آموزش و تعلیم قرآن کریم مشغول بوده است. با این چهره فرهنگی گفتوگویی داشتهایم که در ادامه آن را مطالعه میکنید.
لطفا خود را معرفی کنید.
من محمد عباسی، ۲۸ سال سابقه کار در شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران دارم و اکنون به عنوان مشاور مدیرعامل و رییس ستاد اقامه نماز مشغول به کار هستم. در کنار این شغل به عنوان قاری و داور بینالمللی قرآن کریم و استاد خوشنویسی نیز فعالیت دارم.
چگونه به قرآن و فعالیت قرآنی علاقهمند شدید؟
از قبل از انقلاب، زمانی که ۹ سال داشتم، به توفیق خدا و با حمایت خانواده وارد بحث آموزش و قرائت قرآن شدم. پیش از پیروزی انقلاب در مسجد محل قرآن میخواندم و تکبیر و اذان میگفتم. بعد از پیروزی انقلاب هم وارد فعالیت بسیج و کلاس قرآنی در مساجد شدم.
در همین زمان با استاد سید محسن خدامحسینی آشنایی پیدا کردم که از اساتید قرآن و از قاریان بینالمللی هستند. در محضر ایشان مراحل کامل قرائت و ترجمه و تفسیر قرآن را طی کردم.
چه زمانی وارد مسابقات بینالمللی قرآن کریم شدید؟
از سال ۶۲ تا ۶۸ در حوزه علمیه آیتالله مجتهدی تهران درس حوزوی میخواندم و پس از آن وارد مسابقات بین المللی قرآن کریم شدم. همان سال در مسابقات کشور هندوستان در رشته قرائت رتبه اول را کسب کردم. همچنین در مسابقات بین المللی قرآن ایران در سال ۷۲ در رشته قرائت و در مسابقات مالزی سال ۷۳ در همین رشته اول شدم.
آیا فعالیتهای دیگری نیز در ارتباط با قرآن انجام میدهید؟
از سال ۵۷ هم در صدا و هم در سیما مشغول تلاوت بوده و هستم. توفیق آن را داشتهام که یک دوره ترتیل قرآن را تمام کردم و سالهای سال است که این ترتیل در شبکههای مختلف رادیو و تلوزیون پخش می شود. همچنین داوریهای مختلف بین المللی چه در ایران و چه در خارج ایران انجام دادهام.
اکنون هفتهای یک روز به آموزشهای قرآنی در مسجدی در غرب تهران مشغولم. شاگردانی از تهران و شهرستان به این جلسات میآیند و صوت و لحن و تجوید و مفاهیم آموزش میبینند. همچنین در صدا و سیما به عنوان کارشناس قرآنی فعالیت میکنم.
پیشتر نیز به منظور تبلیغ قرآن حدود ۳۰ کشور آفریقایی، آسیایی و اروپایی سفر کردهام. آخرین سفر من به کشورهای بلژیک و فرانسه بود که در بین مسلمانهای این کشور به تلاوت قرآن پرداختم که مورد تاثیر قرار گرفت.
آیا خاطره جالبی از سفرهای خارجی خود دارید؟
در یکی از مسافرتها به کشور چین، در شهر پکن پایتخت این کشور در مسجدی که نماز جمعه آنجا خوانده میشد، به تلاوت قران مشغول بودم. پس از تلاوت قرآن خانمی جلوی من را گرفت و به زبان چینی میپرسید که شما چه می خواندید که صدایش از این بلندگوها بیرون میآمد و من از شنیدن لحن و ترنم آن منقلب شدم.
با کمک یکی از دانشجویان که مترجم زبان چینی بود، برای او توضیح دادم که آنچه در نماز جمعه میخواندم، آیاتی از سوره جمعه بود و این آیات قرآن، کتاب مسلمان ها است. توضیحی راجع به این کتاب آسمانی و دلایل نزول آن ارائه دادم. بعد از این توضیحات این خانم تمایل پیدا کرد که از قزآن و اسلام بیشتر بداند. بعد از چند ماه این خانم پس از مطالعه قرآن و تحقیق درباره اسلام، با حضور در سفارت ایران در پکن به اسلام گروید.
از جهت تاثیر گذاری کشور چین بهترین مقصد من بود. این کشور جمعیت زیادی دارد و مسلمانان زیادی نیز در آن زندگی میکنند.
بازخورد تلاوت قرآن در کشورهای دیگر چه بود؟
در کشورهای آفریقایی هم تلاوت انجام دادم. ساکنان این کشورها بعد از شنیدن تلاوت من به وجد آمدند و باور نمیکردند مسلمانان ایرانی بتوانند به این سبک و سیاق قرآن بخوانند. فکر میکردند ما مصری یا عرب هستیم که قرآن میخوانیم.
در مسافرتهایی که به مکه و در ایام حج داشتم، وقتی میان سایر حجاج قرآن میخواندم، همه گمان میکردند باید اهل مصر، مراکش یا ترکیه باشم و کسی باور نمیکرد ایرانی باشم.
نکته جالب اینجا بود که مسلمانان فرانسوی فکر میکردند قرآنی که ما شیعیان در ایران میخوانیم، با قرآن اهل سنت متفاوت است. با مقابله قرآن ما و آنها به ایشان ثابت میکردم که هر دو کتاب یکی است. این خود در جهت خنثی کردن توطئهها علیه جمهوری اسلامی و شیعیان بسیار موثر بود. به عنوان مثال یکی از همین مسلمانهای فرانسوی که در حال تحصیل در فرانسه بود، به تبلیغ این موضوع در دانشگاههای این کشور پرداخت.
شما در کنار فعالیت قرآنی، به خوشنویسی نیز مشغول هستید. در این مورد نیز توضیح دهید.
در رشته خوشنویسی از سال ۶۲ وارد این دنیا شدم و اکنون رتبه فوق ممتاز را در خط نستعلیق دارم. خط دوم من هم خط نسخ است که عربی است.
شما جانباز جنگ تحمیلی نیز هستید. این اتفاق چگونه رخ داد؟
سالهای سال به عنوان نیروی فرهنگی در جبههها حضور داشتم و در اردوگاه ها به تدریس قرآن به رزمندهها میپرداختم.
پیش از قطعنامه ۵۹۸، عراق حملهای به سمت اهواز و آبادان ترتیب داد. در آن لحظه من و سایر قاریان ماموریت فرهنگی را تبدیل به ماموریت رزمی کرده و سلاح به دست به سمت مناطقی که مورد حمله عراق بود، اعزام شدیم. این مربوط به قبل از عملیات مرصاد است و در آن دوران در جبهههای جنوب مشغول بودم. در یک ظهری که عراق آتش خطرناکی را بر سر رزمندگان ریخته بود، من به عنوان کمک آرپیجی زن خدمت میکردم. نزدیک اذان ظهر بود که ۱۴ ترکش به من اصابت کرد و از هوش رفتم. کمی بعد در بیمارستان به هوش آمدم و توفیق شهادت از دست من رفته بود.
آیا خاطره جالبی از دوران جنگ دارید؟
در حین عملیات، رزمندگان که می دانستند من قاری قرآن هستم، از من میخواستند با صدای رسا ایه « وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ» را بخوانم تا هم روحیه بخش باشد و هم پیروزی رزمندگان را تضمین کند.
اتفاقا در حال قرائت همین آیه بودم که ترکش به من اصابت کرد.
چه زمانی کار خود را به عنوان کارمند آغاز کردید؟
من سال ۶۸ کار خود را در دارالقرآن سازمان تبلیغات اسلامی آغاز کردم و ۶ سال آنجا مشغول بودم. کار من کارشناسی و تصحیح قرآنهایی که در ایران چاپ میشود، در بخش نظارت بر چاپ و نشر قران کریم بود. نظارتی بر صحت و سقم قرآنهایی که قبل از انقلاب چاپ میشد، وجود نداشت. این واحد افتتاح شد و تعدادی از حافظان و قاریان قرآن که با اصول خوشنویسی آشنایی داشتند، جمع کرد و از آنها خواست که قرآنها را با نوارهای ترتیل مقابله کنند تا احیانا اگر غلطی وجود دارد، تصحیح شود که مبادا فرصتی برای دشمنان پیش بیاید.
۶ سال در آن واحد کار کردم. آن واحد نوپا، پا گرفت و ریشه دواند و اکنون تمام قرآنهایی که چاپ می شوند باید تاییده این مرکز را داشته باشند. بعد از آن ماموریتی گرفتم برای تربیت قاریان و حافظان در تبریز و آذربایجان شرقی. چهار سال در آنجا کلاسهای آموز قرآن و تجوید و صوت و لحن برگزار کردم. تعداد زیادی از جوانها و نوجوانهای تبریزی علاقهمند به قرآن شدند و تعدادی از آنها اکنون دارای مقامهای بینالمللی در رشته قرائت و حفظ هستند.
چگونه وارد شرکت فرودگاهها و ناوبری هوایی ایران شدید؟
بعد از بازگشت از آن ماموریت قرآنی، به دانشکده هواپیمایی کشوری رفتم و از سال ۷۴ تا ۷۹ در این دانشکده مسئول روابط عمومی بودم. از سال ۸۰ تا کنون با توجه به نیاز شرکت فرودگاهها، به اتفاق همکار خوبم، آقای آقایی به این شرکت آمده و روابط عمومی این شرکت را تاسیس کردیم. آقای آقایی اکنون مدیر روابط عمومی هستند.
در همان زمان از سوی مدیرعامل وقت با توجه به آشنایی با قرآن مسئولیت ستاد اقامه نماز کل فرودگاه های کشور به من واگذار شد.
اکنون در شرکت فرودگاه ها به چه فعالیتی مشغول هستید؟
با توجه به مصوبات و توافقنامهای که میان ستاد اقامه نماز کل کشور و وزارت راه و شهرسازی انجام شده، در رابطه با ترویج فرهنگ نماز میان کارکنان دولت اقدام میکنیم.
یکی از مهمترین بخشهای فعالیت من این است که طی ۱۰ سال گذشته نسبت به احداث و بازسازی و تجهیز نمازخانه ها در فرودگاههای کل کشور به شکل یکدست و همسان فعالیت کردم.
اکنون در فرودگاهها نمازخانه ها دیگر در یک پستو نیستند. اکنون جلوی چشم مردم هستند و به صورت تمیز و مرتب و با طراحی زیبا در اختیار مردم قرار دارند. ب.
نسبت به برقراری نماز جماعت ظهر و عصر در فرودگاه و میان کارکنان برنامه های خوبی انجام شده است. حدود ۱۰ سال است که روزانه یک صفحه ترتیل قران همراه با ترجمه، بین نماز ظهر و عصر هم در حوزه ستادی و هم در فرودگاهها به صورت یکدست تلاوت میشود.
در این ستاد نسبت به تربیت فرزندان همکاران نیز بی اهمیت نیستیم. برای کودکان جشنواره و مسابقه با محتوی نماز و جشن تکلیف برگزار میکنیم. همچنین آموزش احکام به کودکان نیز در دستور کار قرار دارد.
نظر شما