به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی به نقل از روابط عمومی شرکت بازآفرینی شهری ایران مناعرفانیان، عضو هیئت مدیره شرکت بازآفرینی شهری ایران و مشاور وزیر راه و شهرسازی در امور بانوان در نخستین گردهمایی مدیران روابط عمومی ادره کل راه و شهرسازی سراسر کشور گفت: در سال ۱۳۶۷ پروژه هایی تحت عنوان روان بخشی با تمرکز بر بافت های تاریخی در وزارت مسکن و شهرسازی پیگیری می شد که عمده دغدغه این پروژه هویت بخشی به بافت های تاریخی بود. این پروژه زمانی در دستور کار قرار گرفت که آقای دکتر آخوندی مسئولیت مقام عالی وزارت را به عهده داشت. در ابتدا مشکلات بافت ها از طریق یک دفتر در وزارتخانه پیگیری می شد. گستردگی و وسعت این مناطق در شهرها و جدی شدن این مسئله باعث شد وزارتخانه به این نتیجه برسد که برای رسیدگی به موضوع و حل مسئله این بافت ها نیاز به یک ساختار متمرکز، منسجم و روش مندی دارد. به همین دلیل نیز هیئت محترم وزیران در سال۷۴ مصوب کرد که شرکتی با نام شرکت عمران و بهسازی شهری ایران شکل گیرد.
وی افزود: از همان ابتدا دو رویکرد در مواجه با این بافت ها وجود داشت. رویکردی که تمرکزش بر خواست مردم بود و به شکل سلولی و با احتیاط وارد مسئله می شد اما رویکرد دیگر رویکرد مداخله گرایانه بود که تقریبا اغلب کشورها در محدوده های مشابه همین مسیر تکاملی را طی کرده اند. رویکرد مداخله های قابل توجه در دستور کار قرار گرفت که در شهرهایی مانند مشهد، شیراز، کرمانشاه نمونه اش را شاهد هستیم.
عرفانیان تصریح کرد: خانه ها توسط شرکت های مسکن سازان که زیر مجموعه شرکت عمران و بهسازی شهری ایران بودند، خریداری شد به این امید که دولت بتواند خودش وارد کار شده و پروژه ها را اجرا کند. طرح هایی هم به عنوان طرح های بافت تاریخی روی کاغذ کشیده شد اما با توجه به این که نگاه مهندسی و کالبدی به موضوع وجود داشت تعداد زیادی از طرح ها به طور کامل اجرا نشد. اصل اتفاقی که افتاد این بود که تملک و تخریب انجام شد درحالیکه دولت و شرکت ها برای ورود به ساخت و ساز توان لازم را نداشتند. بنابراین نه تنها نتوانستیم مسئله را حل کنیم بلکه خود نیز به مسئله دامن زدیم و اراضی تخریب شده و بایری را در شهرها ایجاد کردیم که این خود به معضل افزود.
وی بیان کرد: از سوی دیگر بحث سکونت های غیررسمی مطرح بود که در آن زمان چندان به این موضوع توجه نمی شد و اگر هم می شد، تجربه هایی مانند خاک سفید رخ داد. متاسفانه دیدگاه خوبی نسبت به این مناطق وجود نداشت. حتی از نگاه مسئولان شهری این مناطق، جرم خیز محسوب می شدند که نباید به آنها وارد می شدیم.
این عضو هیات مدیره با بیان اینکه این پروژه از ملاشیه اهواز آغاز شد، افزود: همکاران ما تلاش بسیاری کردند تا نگاهی به غیر از کالبدی را وارد برنامه و سیستم بودجه ای کنند. زیرا تا قبل از آن نگاه بولدوزری و تخریب گرایانه در مواجهه با بافت های ناکارآمد و فرسوده وجود داشت و پاسخی برای اینکه بعد از تخریب ها ساکنان این مناطق کجا بروند و ساکن شوند، وجود نداشت.
به گفته عرفانیان، به همین ترتیب پیش رفتیم تا اینکه تجربه بانک جهانی در سال ۸۰ پیش آمد. بانک جهانی قرار بود برای پروژه های جاری در سکونتگاه های غیررسمی، وامی اختصاص دهد که شرکت را وارد تجربه متفاوت تری کرد. یعنی نگاه ما را که متمرکز بر ساخت و ساز بود به مسیر دیگری سوق داد. به همین دلیل مجموعه ای از نهادها و سازمان ها دور یک میز نشستند و در خصوص این موضوع تصمیم گرفتند. در ابتدای دولت یازدهم اولین دستور کاری که به شرکت عمران و بهسازی ابلاغ شد بازنگری و تدوین سندی بود که همه بافت های هدف را در بر گیرد. بنابراین در سال ۱۳۹۳ هیئت محترم دولت مصوبه ای را صادر کرد که براساس آن ستاد بازآفرینی شهری تشکیل شد.
وی گفت: در این جریان، موضوع مهم نگرشی بود که از نگاه صرفا تک مدیریتی به سمت مشارکت محوری، محله محوری و مدیریت یکپارچه و شبکه ای تغییر کرد. در واقع همه ما به این باور رسیدیم که با یک سازمان و یک نهاد نمی توان به مشکلات بافت های ناکارآمد رسیدگی کرد بلکه تمام کنشگران و دست اندرکاران در فرایند بازآفرینی شهری تاثیرگذار هستند. البته برای رسیدن به این مهم بهای سنگینی در چند سال گذشته پرداخته شده است.
عرفانیان در پایان خطاب به مدیران روابط عمومی گفت: چیزی که همه ما به شدت به آن نیاز داریم آموزش و ترویج مفاهیم مربوط به بازآفرینی شهری است. دست شما را به یاری می طلبیم تا با مشارکت جمعی در امر اطلاع رسانی و آگاهی بخشی، موضوعات مربوط به بازآفرینی به ویژه مشارکت مردم در محله های هدف را تبیین کنیم.
نظر شما