شناسهٔ خبر: 57864 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

در نشست ایران‌شهر با موضوع « ایران، گذار و گذرگاه» مطرح شد:

قطع راه‌های تجاری ثروت‌آور منجر به عقب ماندن ایران از مدرنیته شد/ فروپاشی تمدن ایرانی با بحران آب/ عدم مشارکت اجتماعی را از اجدادمان به ارث برده‌ایم

جلسه آرش مظفری در نشست « ایران، گذار و گذرگاه» گفت: خروج ایران از مسیر راه‌های تجاری مانند جاده ابریشم سبب شد که به مدرنیته نرسد و عدم مشارکت اجتماعی در جامعه ایران‌شهری که شاید حاصل سال‌ها تحقیر بوده است، مشکلات جدی را در سال‌های اخیر برای کشور به وجود آورده است، مانند بحران آب که به راحتی از آن خلاصی نداریم و مساله‌ای است که منجر به فروپاشی تمدن ایرانی می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، آرش مظفری، كارشناسی معماری، در سی و چهارمین نشست اندیشه و تمدن ایران‌شهری با موضوع «ایران، گذار و گذرگاه» که با حضور محمدسعید ایزدی، دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری و معاون وزیر راه و شهرسازی و جمعی از علاقه‌مندان برگزار شد، گفت: پراکنش نقاط زیستی در ایران همواره براساس آب بوده است و نقاط بیشماری در کشور داریم که مردم بواسطه نیازشان به آب در آن‌ها تمرکز یافتند و جامعه بسته و محدود روستاها را به وجود آوردند، ولی این نقاط زیستی به دلیل قرارگیری در مسیر تجارت شرق به غرب(جاده ابریشم) محل‌های شکل‌گیری نقاط تمدن زیستی و شهری شدند.

وی افزود: در ایران حدود هزار و پانصد جنگ ثبت شده است و غالب قوم‌های مهاجم به ایران درصدد تسخیر منابع بودند، ولی با وجود همه این تاخت و تازها در نهایت می‌بینیم که ایران تاثیر بسیار عجیبی بر فرهنگ و علم جهانی داشته است.

این پژوهشگر با اشاره به این که ایران میانه حلقه جهان و اتصال شرق به غرب است، توضیح داد: ایران واجد چند مسیر مشخص تجاری بود که بالایی، جاده ابریشم، مسیر پایینی، ادویه و دیگری کشتیرانی است که سریع‌ترین مسیر بوده است و کشور ما در نهایت به واسطه این راه‌ها دارای تمدن‌های بسیاری شد و ایران از طریق تسلط به این مسیرها به ثروت و قدرت فراوانی رسید. در واقع امپراطوری ایران در یک تمرکز قوی مسیر تجارت را کنترل می‌کرد و با تجارت ابریشم و جواهرات که مورد اقبال یونانی‌ها و چینی‌ها بود، در استحکام نظامی نیر قرار گرفت. 

وی اضافه کرد: در واقع تمدن ایرانی در حدود ۱۰۰ سال با هخامنشی‌ها شکل می‌گیرد و در دوران کورش و داریوش و خشایار شاه رخ می‌دهد. این تمدن استقرار می‌یابد و ایران در این دوران به ثروت و ثبات و قدرت می‌رسد.

مظفری با اشاره به دوره‌های اشغال ایران گفت: چهار اشغال بزرگ ایران توسط اسکندر، اعراب، مغول‌ها و در نهایت در جنگ جهانی دوم صورت گرفت، ولی در چهار دوره هخامنشی، اشکانی، ساسانی و صفویان استقرار کامل در ایران وجود داشت. درخشان‌ترین دوره تاریخی را در زمان ساسانیان داشتیم. جاده ابریشم در دوره ساسانیان پیشرفت کرد و انوشیروان آن را در تسلط خود گرفت. در این دوره مفاهیم تمدن ایران‌شهری تمدن شهرنشینی و ثروت، به گونه‌ای متفاوت با دوره‌های دیگر شکل گرفت. ولی در نهایت در این ۸ مرحله توانستیم سرزمینی متمرکز داشته باشیم. 

عضو هیات داوران دهمین دوره جایزه معماری داخلی ایران، تصریح کرد: جاده ابریشم در نهایت بعد از هفتاد سال جنگ، قطع و ایرانی‌ها ضعیف می‌شوند. در اندیشه ایران‌شهری این‌گونه است که ایرانی‌ها تسلیم فرد و گروه خارجی می‌شوند و آن را به تسلیم خود درمی‌آوردند و بر او تاثیرگذاری داشتند. ایرانیان در هر دوره در هنر و شعر پله پله جلو می‌آمدند و هنرمندان در محدودیت‌ها و هرگاه نمی‌توانستند به عنوان مثال برهنه بکشند، اسلیمی می‌کشیدند و یا خط می‌نوشتند. در ظلم و هرج و مرج مغول‌ها، عرفان ایرانی به وجود آمد و در واقع آثار مولوی و حافظ پاسخی به این غارت و تنگنا بود.

مظفری در ادامه با اشاره به وضعیت گذرگاه‌های ایران در دوران رنسانس و پس از آن توضیح داد: رنساسن در واقع بر ایران تاثیری نگذاشت؛ چرا که ایرانی‌ها با موضوعات داخلی درگیر بودند. غربی‌ها در حوالی رنسانس به واسطه تولید برق و تکنولوژی کشتی‌ها و راه‌ها، دیگر به مسیرهای ما نیازی نداشتند و این گونه ما از مسیر تجارت جهانی خارج شدیم و دیگر ثروتی به ایران نرسید و نظام ارباب رعیتی تقویت شد؛ این در حالی است که تا قبل از آن خوب پیش رفتند و دربار فتحعلی شاه هنوز به ناپلئون نزدیک بود، ولی از آن دوره به بعد دیگر ایران فقط به واسطه منابعش برای جهان مهم شد. در هر حال با وجود عقب‌ماندن از رنسانس و بازنده شدن، باز هم اجداد ما سعی کردند خود را بازگردانند. همان‌طور که نهضت مشروطه به نوعی حاصل نهضت ترجمه و تلاش‌های عباس میرزا در این‌باره بود، ولی به هر حال بعدها به تدریج نقشمان را در بازار جهان از دست دادیم.      

 وی توضیح داد: ایران در طول تاریخ متلاطم خود همواره در برخورد با فرهنگ‌های مختلف پذیرنده بوده و بر فرهنگ‌های مختلف تاثیر گذاشته است. در مرکز جهان بودن این کشور بر این موضوع بی ‌تاثیر نبوده است و نوعی بده بستان فرهنگی را شکل داده است.

مظفری درباره دور ماندن ایران از مدرنیته گفت: خروج ایران از مسیر راه‌های تجاری سبب شد که به مدرنیته نرسد و قدرت بازتولید خود را از دست داد.

این پژوهشگر، عدم مشارکت اجتماعی مردم را در امور زندگی فردی و اجتماعی، حاصل تاریخی ظلم دیده دانست و گفت: عدم مشارکت جامعه ایران‌شهری شاید حاصل برون‌ریزی سال‌ها تحقیر بوده است. این تا جایی است که عدم مشارکت اجتماعی مردم مشکلات جدی را در سال‌های اخیر هم برای کشور به وجود آورده است. به عنوان مثال مصرف آب در ایران ۳ برابر استاندارد جهانی است. در این شرایط تمدن ایرانی به راحتی فرو می‌پاشد و ما از آن به راحتی نجات نخواهیم یافت. دیگر مشکل کمبود آب مانند گذشته با آب انبار یا هندسه تقسیم درست نمی‌شود و تنها مساله پیش روی ایران بحران آب است.

این کارشناس معماری با اشاره به ضرورت تحقق صنعت توریسم در ایران گفت: به عنوان مثال سنندج و همدان نقاط اتصال جاده ابریشم بودند و در حال حاضر این شهرها مقصدند. واضح است که مردم در آن بیکار می‌مانند. ما می‌توانیم از بالا به پایین کشور نفت و گاز ببریم. از سویی دیگر لازم است که درها به روی توریست باز شود، آن وقت هر چه به واسطه توریسم خرج شود، مستقیم به جیب مردم ریخته می‌شود. متاسفانه عدم مشارکت و نزدیک شدن به فروپاشی تمدنی را در ژن‌هایمان به ارث برده‌ایم. این عدم مشارکت سبب می‌شود به فروپاشی تمدن ایرانی یاری دهیم./ 

نظر شما