شناسهٔ خبر: 72863 - سرویس استان‌ها
نسخه قابل چاپ

اتحاد،‌ ایثار و مقاومت دلیرانه ایرانیان در دفاع مقدس پاسخ پشیمان کننده به تجاوز دشمنان

دفاع مقدس هر ساله با شروع مهرماه به یاد دوران دفاع مقدس و تهاجم گسترده ارتش عراق در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به کشورمان با عنوان هفته دفاع مقدس توسط دستگاه‌های گرامی داشته می‌شود،‌ اما شرایط هولناک و دشوار آن روزها چندان عینیت‌بخشی و مجسم نمی‌شود،‌ تهاجمی که حتی تصور عواقب آن برای کشور وحشتناک و ملال‌آور است و زندگی میلیون‌ها نفر را با دشواری مواجه می‌کند.

در ذهن خود تصور کنید مشغول کار و تلاش زندگی عادی روزانه هستید و هر فردی درگیر مشکلات مختلف زندگی خود بوده و به تناسب موقعیت شغلی و اجتماعی برای گذران زندگی روزمره به دنبال کار یا فعالیتی می‌دود.  ناگهان صدای هولناک غرش هواپیماها و در پی آن انفجارهای مکرر آرامش شهر را بر هم می‌ریزد. مردم متحیر و سرگردان دچار شُک شدید می‌شوند. تانک‌ها به ورودی شهرها نزدیک و نزدیک‌تر می‌شوند. صدای تیراندازی و رگبار مسلسل شدیدتر و بلندتر می‌شود. گلوله توپ، تانک، خمپاره، موشک و بمب‌ها بی‌هدف، همچون باران با غرش‌های ترسناک به سر شهر و مردم بی‌دفاع آن ریخته می‌شود. انفجارهای وحشتناک و دلهره‌آور مردم را سخت به وحشت می‌اندازد. صدای آژیر آمبولانس‌ها که به طور مداوم در حرکت هستند تا مجروحان و شهدا را به بیمارستان‌ها منتقل ‌کنند، اضطراب مردم را بیش‌تر می‌کند.

صدای آژیر‌های ماشین‌های آتش‌نشانی را نیز به آشفتگی این اوضاع و احوال دلهره‌آور اضافه کنید. مردم از یکدیگر می‌پرسند که چه اتفاقی افتاده و هرکسی به سویی می‌دود،‌ انگار که قیامت شده، صدای آژیر قرمز که از رادیو، تلویزیون و بلندگوها پخش می‌شود هم ته دل همگان را خالی می‌کند و به وخامت این اوضاع آشفته می‌افزاید. شایعات زیاد است، هنوز کسی به طور دقیق نمی‌داند چه اتفاقی در حال وقوع است، اما اخباری اندکی که بین مردم رد و بدل می‌شود، حکایت از حمله به کشور دارد و شهرهای مرزی یکی پس از دیگری سقوط می‌کنند. آنقدر این تهاجم غیرمنتظره و غافلگیرکننده است که بسیاری از هموطنان فرصت ترک‌کردن شهر را هم پیدا نمی‌کنند و بسیاری از انان هم خانه و زندگی را رها کرده و فقط با لوازم ابتدایی و اندکی که از دارای‌های خود برداشته‌اند، بی‌هدف سر به بیابان می‌رنند تا شهر را ترک ‌کنند.

عده‌ای هم وقتی می‌فهمند که شهرشان مورد تهاجم دشمن قرار گرفته با تشکیل هسته‌ها و گروه‌های کوچک مقاومت با حداقل ابزار دفاعی در صدد دفاع برمی‌آیند تا مانع از پیشروی سریع دشمن شوند.

پالایشگاه‌ها، ‌مراکز صنعتی و حیاتی مورد حمله هوایی و موشکی قرار می‌گیرند، آتش، دود، ویرانی‌ها همه جای شهر مشاهده می‌شود و آسمان شهر را ابری سیاه از دود فرا می‌گیرد،‌ پیکر خون آلود تعدادی از هموطنان اعم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، کودک و نوجوان در کوچه و خیابان شهر در کنار منازل ویران شده، دل هرانسانی را به درد می‌آورد، ‌برخی از خانواده‌ها نیز عزیزان خود را از دست داده‌اند و در سوگ آنان به عزا نشسته‌اند و خودشان هم در بین آتش و دود امنیتی ندارند.

سربازان دشمن آنقدر نزدیک شده‌اند که صدای مکالمه آنها  در برخی کوچه‌ و خیابان‌های شهر شنیده می‌شود و خانه‌به‌خانه در جست‌وجوی مردم هستند و اگر کسی را پیدا کنند که قصد دفاع داشته باشد،‌ هیچ رحمی بر او ندارند. زندگی مردم به هم ریخته و همه تلاش می‌کند تا خانواده و ناموس شهر را از این وضعیت وخیم و گزند دشمن مصون دارند.

سخن گفتن و تصور چنین شرایطی نیز بسیار ناراحت کننده، ‌عذاب‌آور و ترسناک است. اما این توصیف سطحی و ناچیز آنهم در عالم تصور، یک واقعیت از وضعیت کشور در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ است.

همان زمانی که رییس جمهور کشور همسایه غربی قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر که با فشار نظامی حکومت شاهنشایی ایران مجبور به امضای آن شده بود، را به ناگاه پاره کرد تا به خیال خود یک هفته‌ای تهران را فتح کند. این به منزله اعلان و شروع جنگی تمام عیار بود.

برای رسیدن به این هدف با ۱۴ لشکر مکانیزه و نهایت بی‌رحمی به مرزهای جنوب غربی کشور حمله کرد و دست به جنایتی هولناک علیه کشورمان زد. هزاران نفر از مردم بی‌دفاع را در خانه‌هایشان به خاک و خون کشاید.

دشمن می‌دانست که پس از پیروزی انقلاب نوپای اسلامی و بهم ریختن ساختار کشور، ارتش دیگر انسجام و قدرت قبلی را برای دفاع ندارد و این موضوع باعث شد تا صدام حسین،‌ رییس جمهور بعثی عراق که سال‌ها در کمین نشسته و منتظر لحظه‌ای مناسب برای حمله بود، فرصت را غنیمت شمرده و برای جبران شکست پذیرش قعطنامه ۱۹۷۵ الجزایر، دست به تهاجم گسترده علیه کشورمان بزند.

تهاجم گسترده دشمن چنان غافلگیرکننده بود که در همان چند روز ابتدایی تهاجم،۳۰ هزار کیلومترمربع از خاک کشور به اشغال دشمن درآمد و شهرها و روستاهای مرزی کشور یکی پس دیگری سقوط کرد. شهرهای نفت‌شهر، قصرشیرین، مهران، سومار، فکه، بستان، خرمشهر، هویزه، موسیان، نوسود و بیش از ۳۰۰۰ روستا در همان ابتدا به اشغال در آمد و شهر آبادان نیز محاصره شد؛ پیشروی دشمن تا ۱۵ کیلومتری اهواز و نزدیکی سوسنگرد ادامه پیدا کرد. ضمن آنکه مراکز مهم و حیاتی شهرهای بزرگ کشور به‌ویژه تهران مورد حملات هوایی و موشکی دشمن قرار گرفت.

اما اقشار مختلف مردم غیرتمند ایران اسلامی به‌ویژه جوانان استان‌های مختلف، به‌کمک مردم آسیب‌دیده از جنگ استان خوزستان شتافتند و گروه‌های داوطلب و خودجوش مقاومت را تشکیل دادند. وجود رهبری کاریزما و روحیه‌ی ایثار و از جان گذشتگی جوانان ایرانی باعث شد به تدریج پیشروی دشمن سد و عملیات‌ها برای بازپس‌گیری مناطق اشغالی کشورمان اجرا شود.

اینگونه بود که با حضور نیروهای داوطلب و بسیج مردمی در مناطق جنگی و اجرای عملیات‌های ثامن‌الائمه، طریق‌القدس، فتح‌المبین و بیت‌المقدس، وضعیت تغییر کرد، محاصره‌ی آبادان شکسته و شهرهای بستان، هویزه، خرمشهر و بخش زیادی از مناطق اشغال شده آزاد شد. در ادامه این موفقیت‌ها، ارتش بعثی از شهرهای سومار، مهران و قصرشیرین نیز عقب رانده شد.

هر چه از زمان اعاز جنگ بیش‌تر می‌گذشت، نیروهای ایرانی سازماندهی بیش‌تری برای جنگ منظم پیدا می‌کردند و این روند تا بدانجا پیش رفت که دیگر وضعیت جنگ عوض شد و این نیروهای کشورمان بودند که قدرت تهاجمی پیدا کرده و جنگ را به خاک عراق کشاندند،‌که در پی آن فاو یکی از مهم‌ترین بنادر عراق را تصرف کردند.

جنگ تحمیلی روند فرسایشی پیدا کرد و هشت سال به طول انجامید، اگر چه خسارات زیادی بر کشورمان تحمیل کرد، اما دستاوردهای مثبتی نیز به همراه داشت، که مهم‌ترین آن ایجاد روحیه همبستگی بین هموطنان و افزایش قدرت دفاعی ما بود. اقشار مختلف مردم،‌ نهادها،‌ سازمان‌ها، وزارتخانه‌ها، شرکت‌ها، ‌موسسات دولتی و خصوصی دوشادوش هم در مقابل دشمن ایستادند تا پاسخ دندان‌شکن به ارتش بعث و همه دشمنانی بدهند که خیال شوم تجاوز به این سرزمین را در سر می‌پروانند.

یکی از وزارتخانه‌هایی که در کنار سایر ارگان‌های کشور حضور فعال و تاثیر‌گذاری در دوران هشت سال دفاع مقدس ایفا کرد،‌ وزارت راه و شهرسازی بود که در آن دوران در قالب دو وزارت راه و ترابری و وزارت مسکن و شهرسازی فعالیت می‌کرد. این وزارتخانه‌ها به دلیل ارتباط و وسعت فعالیت در شهرهای کشور و ساخت انواع راه‌های ارتباطی، توانستند نقش مهمی برای تدارک حملات و سدکردن راه دشمن داشته باشند. چرا که علاوه بر اعزام پرسنل‌ خود به جبهه‌ها برای دفاع،‌ تجهیزات خود را به طور گسترده در خدمت سنگرسازی، پل‌سازی، راهسازی در خطوط مقدم جنگ و پشت جبهه قرار دادند و در کنار سایر مجموعه‌های کشور مردانه ایستادگی کردند تا این سرزمین از گزند بدخواهان و زیاده خواهان متجاوز مصون بماند.

این وزارتخانه تعداد زیادی از پرسنل فداکار و جوانان پاک خود را در جنگ از دست داد. یاد و خاطره شجاعت و از خودگذشتگی آنان، امروز الگوی پرسنل وزارت راه و شهرسازی است که به شکلی دیگر در حال دفاع از کشور هستند و می‌دانند که اگر کشور ضعیف و بی دفاع باشد، دشمنان متجاوز بار دیگر میل به تهاجم پیدا خواهند کرد و روزهای تلخ سال ۱۳۵۹ بار دیگر تکرار می‌شود. یادآوری روزهای دوران دفاع مقدس و شرایط دشوار آن،‌ موجب می‌شود که قدر امنیت را بیش‌تر بدانیم و به این موضوع اذعان کنیم که کشور باید آنقدر قدرتمند باشد که هیچ متجاوزی حتی فکر تهاجم به ایران به ذهنش خطور نکند و این توانمندی باید در همه عرصه‌های نظامی، اقتصادی،‌ فرهنگی و ... ایجاد شود.

یاد حماسه‌سازان هشت سال دفاع مقدس را گرامی‌می‌داریم و امیداریم که ادامه‌دهندگان راستینی برای آن انسان‌های وارسته و الگوهای ایثار باشیم.

یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس گرامی باد.

امیرهوشنگ قلندری

 

 

برچسب‌ها: