شناسهٔ خبر: 102970 - سرویس وزارتی
نسخه قابل چاپ

فرمانده بسیج وزارت راه‌وشهرسازی و بنیاد مسکن انقلاب اسلامی:

شهادت شهید سلیمانی جلوی خیلی از اتفاق‌ها را گرفت/ شهادت سردار انقلاب را بیمه کرد

علیرضا افشاری همرزم سردار شهید سلیمانی در هشت سال دفاع مقدس می گوید که سیر و سلوک سردار را کمتر کسی داشت و معتقد است او بی نظیر بود و شهادتش انقلاب را بیمه کرد.

به گزارش پایگاه خبری وزارت راه‌وشهرسازی به نقل از پیام فوری، علیرضا افشاری از فرماندهان بسیج کشور است که کارشناسی را در رشته جامعه‌شناسی از دانشگاه شهید بهشتی اما کارشناسی ارشد را در رشته امنیت ملی خوانده است.۶۰ ماه سابقه جبهه دارد و ۶۵ درصد جانباز است .در ۲۰ عملیات جنگی شرکت کرده است. در عملیات فتح المبین در کنار سردار شهید سلیمانی با بعثی‌ها جنگیده است. برادر شهید سلیمانی با او در یکی از آپارتمان‌های تهران همسایه بوده است. او می‌گوید یک بار شهید سلیمانی به منزل برادرش آمده بود اما کسی نبود در را به رویش باز کند. زنگ واحد ما را زد و من در را باز کردم. شهید بزرگوار را با همسر محترمش دیدم. بسیار ساده و صمیمی بود. انگار یک آدم عادی آمده است. از تواضعش متعجب شدم.

جناب افشاری لطفا دقیق‌تر و بیشتر از این شهید بزرگوار بگوید؟

ملاحظه بفرمایید مقام این شهید آنچنان بلند است که سخن گفتن در این باره برایم سخت می‌شود. من در ساختمانی که برادر این شهید بزرگوار زندگی می ‌ردند ، ساکن بودم و چند بار چهره به چهره با سردار مواجه شده بودم. او خیلی اهل رفت و آمدهای خانوادگی بودند و هر بار از نوع رفتارشان تعجب می‌کردم بعضی اوقات محافظان بودند و بعضی اوقات نه؛ می‌دانستم که فرمانده لشکر ثارالله بوده‌اند. بعد از جنگ هم او در منطقه شرقی انجام وظیفه می‌کردند. در سال ۱۳۷۹ حضرت آقا او را به تهران احضار کردند و فرماندهی سپاه قدس را به این شهید محول کردند. وقتی شخصیت او را مورد بررسی قرار می‌دهم متوجه می‌شوم که او شخصیتی بوده که هرگز متوقف نشده است؛ شهید کارمند سازمان آب بودند. در سال ۱۳۵۹ وارد سپاه شدند و به دلیل ورزشکار بودن او در بخش آموزش مشغول شده و بعد با تعدادی از کرمانی‌ها به جبهه آمدند.

وقتی سردار شهید شدند چه حالی بهتان دست داد؟

در زمان شهادت او ما مشهد بودیم. سردار آقا میر فرمانده سابق تهران عکس دست قطع شده را فرستاده بود اما متوجه نشدم؛ وقتی تلویزیون را روشن کردم تصویر دست قطع شده به همراه صدای قرآن پخش می‌شد و بعد از آن متوجه شهادت سردار سلیمانی شدم. سیر و سلوک سردار را کمتر کسی داشت واقعیت این است که من نظیرش را جایی ندیده‌ام؛ او در سیر تکاملی که شروع کرد، از یک آدم عادی روستایی به یک شخصیتی که نظیرش را به شخصه نمی‌شناسم تبدیل شد.

بعد از شهادت نیز سعی کردند تخریبشان کنند؟

اثر خون شهید بزرگوار، در جامعه عمیقا تاثیرگذار بود؛ در زمان حیات مبارکشان چهره مقاومت بودند. بعد از شهادتشان عزت و عظمتی را در جهان اسلام، ایران، عراق، سوریه، لبنان، یمن، بحرین و تمام کشورها به وجود آوردند . وقتی در وصف حاج قاسم صحبت می‌شود انسان بی اختیار گریه‌اش می‌گیرد، ما اشخاصی را داشتیم که سردار را نمی‌شناختند اما تا از شخصیت او صحبت می‌شد اشکشان جاری میشد. سردار آن سیر و سلوک عارفانه را به شکلی طی کردند که نظریش را ندیدم. چه فرمانده های بزرگی که با ایشان بودند و چه آنهایی که در پست‌های پایین‌تر بودند مطلق و برای مدتی متوقف شدند، اما سردار، قاطعانه و مطمئن و هدفمند با سلاح ایمان به راهش ادامه داد و لحظه‌ای از پا نشست. درجه و مقام برای شهید سلیمانی مهم نبود، او شان فانی الی الله بوده و در مسیر ولایت قرار گرفته بودند؛ او عاشق خدا شده بود و خدا هم عاشق شهید شده بود و برای رسیدن به معشوقش با همه وجود تلاش می‌کرد، خداترس بود حتی در یکی از فرمایشاتشان این جمله بود «اگر از خدا بترسی همه از تو می‌ترسند»که البته منظورشان دشمنان بودند. یکی از دلایلی که سردار در جبهه ماندند تاثیری بود که از شهدا گرفته بودند و همیشه با غبطه به این جریان نگاه می‌کردند. فهم و درک این موضوع برای بنده و امثالهم که درگیر دنیا هستیم، قابل درک نیست. من یقین دارم که اگر شهید به شهادت نمی‌رسیدند مملکتمان دستخوش خیلی حوادث می‌شد، خون او مثل خون شهید بهشتی که به درگیری‌های بنی صدر خاتمه داد، پایان خیلی از توطئه‌های داخلی و خارجی و استکباری بود . نقل‌های مختلفی از شهادت سردار است که من به شخصه یکی از آنها را می‌گویم: دختر شهید مغنیه با سردار تماس می‌گیرد و می‌پرسد عمو کجا می‌روی که حاج قاسم پاسخ می‌دهد دارم به مقتل می‌روم. این مکالمه همان شبی بود که سردار سوار هواپیما شد و به این معنا است که سردار می‌دانسته و از قبل هم اعلام کرده بود که زمان شهادت خود را می‌دانم.

آیا می‌توان شهید سلیمانی‌های دیگری تربیت کرد ؟

بله، اصلا بنای دین و مذهب ما همین است. این جوشش آنقدر قوی بود که از کودک تا نوجوان معتقد است و می‌گوید من یک سلیمانی‌ام. شهید سلیمانی به عنوان یک مکتب در تمام ابعاد بودند و ما این را درک نکرده بودیم تا زمانی که حضرت آقا مکتب شهید سردار سلیمانی را مطرح نمودند. شخصیتی که بنیاد یک مکتب جهادی در همه ابعاد مختلف زندگی توجه داشتند. سردار دید بالایی پیدا کرده بودند و روحشان خدایی شده بود. شهادت ایشان انقلاب ما را بیمه کرد. شخصیت او به گونه‌ای بود که حتی دشمنان شهید هم برای شخصیتشان احترام قائل بودند .

حرف دل‌تان را درباره این شهید بزرگوار بگویید.

خوش به سعادت کسانی که توانستند در مسیر خدا و ولایت قدم بردارند و به بالاترین مقام‌ها برسند. انشالله خداوند توفیقی به ما بدهد تا بتوانیم قدردان این خون‌ها و ادامه دهنده مکتب شهید سلیمانی باشیم.