به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، پس از آنکه عباس آخوندی وزیر راه وشهرسازی در سخنرانی روز معمار خود در اردیبهشت ماه سال جاری برای اولین بار موضوع اندیشه ایرانشهری در شهرهای کشور را مطرح کرد، با اصراری که ایشان در سایر طرحهای بخش شهرسازی بر این موضوع داشتند، مشتاق شدیم تا در مورد پیگیری این مسئله در وزارتخانه پرس و جو کنیم و چگونگی پیشبرد آن را جویا شویم. جست و جو در این رابطه ما را به طبقه ۱۵ ساختمان دادمان رسانید. سوژه کسی نبود جز مرتضی نظری؛ کسی که بعد از فارغ التحصیلی از رشته های مهندسی هوافضا و اقتصاد در دانشگاه صنعتی شریف، تحصیلات تکمیلی خود را در حوزه سیاستگذاری عمومی در دانشگاه میشیگان آمریکا به پایان رسانیده است. او قبلا با بانک جهانی در میانمار مسئولیت بازبینی ساختارهای بودجه ریزی این کشور را برعهده داشته است و با چند اقتصاددان مشهور تجربه پیاده سازی یک برنامه سنجش ملی اقتصادی در فیلیپین برای سازمان جهانی نوآوری برای فقر را نیز دارد. با تمامی این اوصاف، زمانی که با او روبه رو شدیم تصویر ذهنی مان کاملا به هم ریخت؛ چهره مقابل ما در مقایسه با رزومه کاری برجسته اش، بسیار جوان تر از آن بود که فکرش را میکردیم و حرارت و انرژیاش در گفتوگو، ما را هم به وجد آورده بود. او از پارادایم جدید سیاستگذاری شهری صحبت میکند و طرح توسعه اندیشه ایرانشهری را در قالب یک سیاستگذاری در حوزه عمومی تعریف میکند، که نمی توان آن را صرفا در قالب های تک بعدی شهرسازی، معماری، جامعه شناسی و یا اقتصادی- مدیریتی دید. از نظر او اندیشه ورزی در این حوزه را بایستی به صورت گام به گام با سیاستگذاری، آن هم از نوع داده محورش، پیش برد تا سیاست گذار در باتلاق بحث های انتزاعی به صورت واحدهای کلی و موهومی، نیفتد.
مرتضی نظری در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی در پاسخ به پرسشی در این باره که چه نیازی به تولید اندیشه ایرانشهری از سوی دکتر آخوندی و پیادهسازی آن در برنامههای وزارت راه و شهرسازی احساس شد؟ گفت: بحث ایرانشهری برای نخستین بار در سخنرانی وزیر راه و شهرسازی در روز معمار مطرح شد و پس از آن ایشان با جدیت بر گسترش این اندیشه تأکید کرد. به نظر من دکتر آخوندی به عنوان یکی از سردمداران جریان تکنوکرات و توسعه اقتصادی ایران، اندیشه ایرانشهری را به عنوان نوعی تئوری اجتماعی و تمدنی پشتیبان توسعه می دانند. ایشان با مشاهده انقطاع های ایجاد شده در تلاش های چندین ساله توسعه در کشور بدین نتیجه رسیدهاند که به منظور تداوم فرآیند توسعه نیازمند این چنین جریان اجتماعی هستیم.
نظری سپس به مبحث شهرسازی در ایران پس از انقلاب اشاره کرد و افزود: در این بین اگر در دو دهه اول بعد از جنگ دغدغه اصلی سیاستگذاران تامین زیرساخت های اساسی و اولیه شهرهای كشور بود، هم اكنون با توجه به چالشهای ظهور یافته به دلیل تمركزجمعیتی و تقاضای مجموعه ارتقاء یافتهتری از نیازها توسط شهروندان، تصمیمگیران ناگریز در حال گذار به پارادایم جدیدی از سیاستگذاری شهری هستند. این پارادایم جدید به دنبال این است که به توده بیشکل جمعیت و کالبد فعلی در شهرهای کشور ساختار دهد و با شناخت نیروهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی اثرگذار بر رشد شهرها بتواند به ارائه تحلیلهای خلاق برای توسعه شهرها و ارتقا کیفیت زندگی در آنها بپردازد. بخش دیگری از اهداف حرکت شکل گرفته این است که بتواند روش انحصاری فرهنگ و تاریخ ایرانیان در مدیریت دوام پذیر منابع این سرزمین را بازیابی و تبیین کند.
دستیار وزیر راه و شهرسازی خاطرنشان کرد: اندیشه ایرانشهری قرار نیست به عنوان یک تفکر انتزاعی باقی بماند بلکه قرار است پشتیبانیکننده طرحها و پروژههای مختلف وزارت راه و شهرسازی چه در حوزه شهرهای جدید، چه بهسازی و نوسازی شهری و چه پروژههای حمل و نقلی مانند راهسازی و غیره باشد و به نوعی بینش فرهنگی فرآیند مدرنیزاسیون را تامین میکند.
وی ادامه داد: از دیدگاه من اندیشه ایرانشهری باید به عنوان یک سیاستگذاری عمومی دربیاید و از حالت اندیشهای صرف خارج شده و در برنامهها و طرحهای شهری و ملی لحاظ و اجرایی شود. همچنین از هر اقدام عملی هم باید بازخوردگیری شود تا در خط مشی گذاری های آینده با کیفیت بالاتری پیش برویم.
کارشناس ارشد سیاستگذاری عمومی تاکید کرد: دبیرخانه طرح توسعه اندیشه ایرانشهری با توجه به ماموریتهای تعریف شده برای آن در حوزه ارتقا كیفیت زندگی شهری و بهبود رضایتمندی و احساس تعلق اجتماعی در آنها، در نظر دارد با تكمیل سه فاز زیرساخت اطلاعاتی، سیاست گذاری كوتاه مدت و سیاستگذاری بلندمدت در یك بازه ۴ ساله به یك اثر محسوس بر شاخصهای كیفیت زندگی و رضایتمندی اجتماعی دست یابد. در فاز اول که زیرساخت پژوهشی فراگیر نام گرفته است، دبیرخانه به ابزارسازی مفهومی و جمع آوری داده های کمی در رابطه با اهداف اشاره شده این پارادایم خواهد پرداخت. ارزیابی وضعیت فعلی کیفیت زندگی در شهرهای کشور، نیازسنجی،موردکاوی وبهینهیابی با کاوش در ادبیات موجود و موارد موفق طرحهای سیاستی برای استخراج الگوهای مفید از خروجیهای این فاز خواهد بود. در ادامه، دبیرخانه دو فاز بلندمدت وکوتاهمدت سیاستگذاری برای این طرح درنظرگرفته است. فاز بلندمدت متمرکز بر واردکردن ارزشها و پارامترهای طرح توسعه اندیشه ایرانشهری در فرآیند سیاستگذاری عمومی دستگاههای حکمرانی به صورت قوانین الزامآور بوده و فازکوتاهمدت به دنبال اثرگذاری حداکثری با شناسایی نقطههای درخشان فعلی شهری در کشور و گسترش ساختارهای مربوط به آنها در سطح ملی و محلی با توجه به ظرفیت موجود این دبیرخانه، مجموعه دستگاههای وزارت راهوشهرسازی و همکاران محلی است.
نظری افزود: در فاز زیر ساخت پژوهشی این کار سه گروه ذیل دبیرخانه تعریف شده است؛ گروه تحلیل سیاستهای عمومی، گروه پویش اطلاعرسانی و گروه مشارکت مدنی. در گروه تحلیل سیاستهای عمومی دبیرخانه با یک تقسیم بندی، ابعاد عینی و فیزیکی اهداف طرح را که بیشتر دربرگیرنده حوزههای حکمرانی، اقتصادی، زیستمحیطی و بخش دموگرافیکی اجتماعی را شامل میشود، زیر عنوان "شهر خوب" بررسی کردهاند. در مقابل ابعاد انتزاعی کیفیت زندگی که بیشتر به ارزشها و نگرشها و پیکرههای اجتماعی میپردازد و نیازمند پیمایشهای میدانی و برگزاری گروههای کانونی متمرکز است، ذیل تیم "ایرانشهر" قرار گرفته است. در این دو بخش تلاش خواهیم کرد تا با ایجاد پایگاههای دادهای قدرتمند از شاخصهای مربوطه شهری، ابزاری قدرتمند برای ارزیابی شهرها و مکانیزمهای حکمرانی اشان در اختیار سیاستگذاران قرار دهیم. کاوش در موضوع اندیشه ایرانشهری نیز در گروه تحلیل سیاستهای عمومی و در تیم اندیشه قرار گرفته است،که بیشتر فعالیتهای آن به صورت برونسپاری شده پیگیری خواهد شد و هدف این است تا فضا را برای متفکران این بخش اماده کنیم و ضمن حمایتهای مالی و معنوی خواستار خروجی بهینه و مفید در راستای اهداف این بخش باشیم.
نظری هدف گروه پویش اطلاعرسانی که از نقاط کانونی مورد توجه دبیرخانه نیزهست را جلب توجه نسبت به مسئله بحران در شهرهای کشور دانست و اظهار داشت که در قدم اول، هدف دبیرخانه جا انداختن این دغدغه و ارزشهای مربوط به آن در داخل وزارت خانه است و پس از آن که خود سازمان تغییر، نیاز به تغییر را درک کرده و با آن همراه شد، در مراحل بعدی به سراغ دانشگاهیان و اهل حرفه و در نهایت شهروندان خواهیم رفت.
وی در ادامه در توضیح ضرورت وجود گروه مشارکت مدنی، اظهار کرد که اندیشه ایرانشهری در اصل به دنبال بازگشت شهروندان و ارزش نهادن به زندگی آنها در شهر است. از این رو مفهوم "نیاز عمومی" در تبیین جنس کارهای دبیرخانه می تواند بسیار یاری کننده باشد. استفاده از "نیاز عمومی" در تبیین كیفیت زندگی نقش فرآیندهای تجمیعكننده منافع در جامعه را پر رنگ میسازد كه به نوبه خود بر اهمیت نهادها و ساختارهای حكمرانی اشاره دارد. در توضیح این موضوع ابتدا بایستی بین حكومت و حكمروایی تفاوت قائل شد. وظیفه حكومت به عنوان موجودیتی ایستا و ساكن تنها دستور دادن و اعمال آنها است، در حالی كه حكمروایی فرآیندی است دربرگیرنده تصمیمسازی، تصمیمگیری وپیادهسازی. به عبارتی دیگر در حكمروایی این تكوین و تحول اتفاق افتاده تارسیدن به تصمیم نهایی است كه اهمیت پیدا میكند.
نظری افزود: این فرآیند حكمرانی است كه تعیین میكند چه نیازهایی برای شهروندان مطرح است و چگونه و در چه سطحی بایستی نسبت به آنها در آینده پاسخگو بود. ننتیجه عینی و عملیاتی این ابزارسازی این است كه بهترین خدمات عمومی در حوزه كیفیت زندگی درصورتی كه رویههای حكمرانی درست را طی نكرده باشند، فاقد ارزش بوده و دردی را دوا نخواهند كرد. از این رو دبیرخانه از همان ابتدا به دنبال آن بوده است تا با برپایی هستههای محلی شهروندان و نمایندگان آنها را در جریان فرآیند طراحی، تدوین سیاستگذاری های قرار داده، از نظرات آنها استفاده کند و در نهایت برای پیادهسازی این سیاستها به خود آنها اتکا کند. در همین راستا هستههای تحلیلی-گفتمانی را ایجاد کردهایم و با یک پلتفرم آنلاین و برنامهها و گردهماییهای حرفهای با آنها در ارتباط هستیم. هر هسته شامل سه عضو دانشگاهی، روزنامهنگار و فعال مدنی است و امید داریم با تضارب آرای صورت گرفته در این هستهها، نظرات صیقل خورده متناسب با فضای چند بعدی شهر به دست آوریم. طبق برنامهریزیهای انجام شده ما ۱۱۸ هسته تحلیلی- گفتمانی در نمونه ۱۵ شهری ما تشکیل خواهد شد. تعداد این هستهها با توجه به جمعیت، تنوع قومیتی، اقلیمی و اهمیت تاریخی شهرها متفاوت خواهد بود.
وی در پاسخ به این سوال که این طرح تا چه اندازه با موضوع بازآفرینی شهری همپوشانی دارد گفت: ما در تلاش هستیم تا با زیرساختهایی که در دبیرخانه فراهم میآوریم بتوانیم هم به عنوان ساختار نظارت و ارزیابی، و ارزیابی اثرگذاری این طرحها ظاهر شویم و علاوه بر این در طول فرآیند اجرای این پروژهها بتوانیم راهبردهای احصا شده از اندیشه ایرانشهری را وارد این طرحها کنیم.
نظری درباره چالشهای موجود در راستای دستیابی به اهداف دبیرخانه طرح توسعه اندیشه ایرانشهری گفت: کم شدن اعتماد شهروندان و به خصوص نخبگان به ساختارهای دولتی و سیاستگذاری یکی از عواملی است که از سرعت پیش برد کارهای دبیرخانه کاسته است. شکستن فضای موجود و این احساس عمومی یکی از نخستین اقداماتی است که باید در این زمینه انجام شود تا بتوانیم جامعه را پیادهسازی چنین طرح گستردهای با خود همگام کنیم.
دستیار وزیر راه و شهرسازی افزود: چالش دیگر این است که ساختارهای ما اصولا چندان در مقابل کارهای نوآورانه انعطاف پذیر نیستند و در تعریف رابطه خود با این دست از اقدامات دچار چالش هستند. دلیل آن هم این است که ساختار دیوانسالاری کشور حول این اصل شکل گرفته است که بودجهای بگیرد و آن را خرج کند و تمام مکانیزم نظارت هم تنها بر این نکته تمرکز دارد که پول از چه کانالی وارد شده و چگونه خارج شده است. در این بین اساسا از طراحی از طراحی ساختار نظارت و ارزیابی اثرگذاری در حوزه ماموریت سازمان کلا غفلت شده و یا موضوعی فرعی در نظر گرفته میشود. چنین رویکردی در بلندمدت موجب صلب شدن ساختارهای سازمانی ما شده و اساسا تعریف فعالیتهای نو در راستای ماموریتهای سازمانی در آن بسیار چالش زاست./
نظر شما