به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، بخشهای کارخانه در مراحل مختلف و در طول زمان خریداری شد، اراضی گرفته شده حدود ۱.۶ هکتار بود که درآن زمان پوشیده از ساختمان بود، مجموعه قبلی کارخانه آبجوسازی حدود ۴۰ سال پیش توسط بلژیکیها ساخته شده، اصل بنا که محل تولید آبجو بوده در دو طبقه زیرزمینی قرار داشت و سردابهایی را تشکیل میداد که فاقد نور بود و دسترسی آنها از طریق تونل صورت میگرفت، آبجو در آن جا کاملا به صورت سنتی تولید میشده و درون حوضچههایی که در سردابها قرار داشته فراوری میشده است علاوه بر این مسیر ورود و خروج آب قنات به سردابها کاملا کنترل و تعبیه شده بود.
ساختمانهای دیگری بر روی این دو طبقه زیرزمینی قرار داشت که مختص مابقی کاربریهای کارخانه از جمله بخش بطری زدن و سیلندرهای بزرگ فراوری، بوده است بعدها که کارخانه توسط ایرانیها اداره میشد، ساختمانهای دیگری به آن اضافه شد.
در ابتدای شروع کار، برای آماده سازی کارخانه به منظور پذیرش کاربری جدید، عوامل شهرداری با طرق غیر اصولی و بدون شناسایی ساختمانها دست به تخریب زده بودند و بخشی از دردسرهای بعدی حین کار به دلیل این نوع تخریب ایجاد شد چرا که تخریب بایستی آگاهانه و با برنامه صورت گیرد. به این ترتیب بعدها پس از تخریب و در حین بازسازی ۳۶ منبع مازوت و چند رشته قناتی که پس از تخریب پر شده بودند، شناسایی شد ولی خوشبختانه همه این مسیرهای قنات مورد مطالعه قرار گرفت.
در کل مجموعه، حدود ۶۰۰۰ متر مربع بنای واجد ارزش که باید مورد حفاظت و نگهداری قرار میگرفت شناسایی شد و بقیه بناها به دلیل شرایط نامناسب ساخت و کیفیت پایین، امکان نگهداری آنها وجود نداشت و تخریب آنها صورت گرفت.
اولین مسئله برای طراحی آمادهسازی مجموعه برای پذیرش کاربری جدید بود، در زمان مطرح شدن این پروژه نگاههای متفاوتی برای طراحی و اعطای کاربری وجود داشت از آن جا که مدیریت پروژه به آقای بهروز غریب پور سپرده شد، وی در ادامه تجربه خود در فرهنگسرای بهمن، بنای کارخانه آبجوسازی شمس را به فرهنگسرا تبدیل کرد. گرایش آقای غریب پور این بود که بتواند فرهنگسرایی با مقیاس محله ایجاد کند به همین دلیل برنامه، با تفکر ایجاد یک پارک با گرایش اطلاع رسانی تاریخی آغاز شد اما به دلیل وجود خواستههای متفاوتی در عرصه مدیریت شهری، با تغییراتی روبه رو شد؛ به گونهای که ایده از پارک تاریخ نما آغاز و با مرکز اطلاعات تاریخی، مرکز تهرانشناسی و در نهایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی ادامه یافت.
در ابتدای کار و زمانی که اجرای پروژه توسط مهندس جلیلی آغاز شد هنوز کاربری مشخصی برای کارخانه تعریف نشده بود و ایشان موظف به تدارک تیمی بودند که بتواند این تفکر اولیه را در زمینههای مختلف توسعه دهد.
به این ترتیب طراحی مبتنی بر ایجاد فضا-نهاد دستور کار تیم قرار گرفت، طراحی مبتنی بر فضا-نهاد در واقع بدین معنیست که فضا و نهاد بهره بردار آن به صورت همزمان، طراحی میشوند چون فضاهای فرهنگی و گذران اوقات فراغت کلاسیک و استاندارد شده نیستند و در واقع هرکدام با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی منطقه، ویژگیهای خود را دارند.
به دلیل فشار زیاد به منظور بهره برداری سریع از پروژه، کار برنامهریزی و طراحی به موازات کار عملیاتی و مهندسی انجام میگرفت. مهم ترین کاربری فرهنگسرا ایجاد مکانی برای گذران اوقات فراغت مردم منطقه بود.
علاوه بر این، از ویژگیهای خاص پروژه این بود که مشاور به طور مستقیم به کار اجرایی و عملیاتی وارد شد تا تصمیمات، واقعیتر و عملیتر گرفته شوند.
- مطالعه و شناخت
مطالعاتی حدود یک ماه و نیم برای بررسی چگونگی گذران اوقات فراغت در محله صورت گرفت که نتایج آن به صورت گرافیکی ارائه شده است علاوه براین نیازهای مقیاس شهری، نیازهای کودکان و نوجوانان منطقه، نیازهای جوانان و نیازهای خانواده ها بررسی شد.
باید به این نکته توجه داشت که در آن دوران (دهه هفتاد) امکانات فرهنگی در سطح شهر پایین بود و با در نظر گرفتن نیازهای مقیاس شهری تصمیم بر آن شد که یک مرکز تهران شناسی ایجاد شود اما موقعیت جغرافیایی بنا و همچنین نوع ساختمان ها برای مرکز تهران شناسی اصلا مناسب نبوده و با برایندی که از بررسی کل نیازهای منطقه گرفته شد، یک مجموعه با عنوان کتابخانه کودک و نوجوان در محل طراحی گردید تا این جا به عنوان یک مرکز فرهنگی بتواند با خانواده های محله رابطه برقرار کند و همچنین اولین نهاد فرهنگی در بنا شکل بگیرد. در مدتی کوتاه ۶۰۰ عضو در کتابخانه ثبت شد و علاوه بر کتاب خوانی فعالیتهای دیگری همچون قصهخوانی، نقاشی و کاردستی هم صورت می گرفت، این تجربه ثابت کرد در یک فضایی با متراژ کم (حدود ۲۵۰ متر مربع) اگر یک نهاد بهره بردار پویا ایجاد شود، میتوان از فضا استفاده بالایی برد باید خاطرنشان کرد که پس از سالها همچنان کتابخانه برقرار است و با وجود این که موقعیت قرارگیری آن در مجموعه تغییر کرده اما تنها فضای فرهنگی و فعال مجموعه است که با جامعه محلی ارتباط دارد.
مطالعات و بررسی عوامل محیطی اجتماعی در ارتباط با اوقات فراغت و نیز موضوع اطلاع رسانی و لزوم برنامه ریزی و سازماندهی آن نتایج زیر را به دست میدهد:
۱-امکانات گذران اوقات فراغت نامناسب و ناکافی است
۲- روش ها و امکانات نامناسب اوقات فراغت به جای اعتلای شخصیت افراد، رفتار و کنش های زیانمندی را به بار آورده است
۳- زنان، کودکان و سالمندان از امکانات مناسب بیبهرهاند
۴- اوقات فراغت در خانه و فضاهای بسته سپری میشود، زیرا محدودیتهای مختلف، مردم را از فعالیتهای مناسب فرهنگی، هنری و ورزشی دور ساخته است
۵- سیاستهای مناسب و پایهای جهت اطلاع رسانی (مناسبسازی و اشاعه اطلاعات) وجود ندارد
۶- مراکز اطلاع رسانی در سطح تهران ناکافی هستند و عملا ارتباط مناسبی بین آن ها وجود ندارد
برای افزایش روح اجتماعی مکان دو محوطه برای ایجاد یک فضای عمومی در فرهنگسرا شناسایی شد: حیاط محله، حیاط میانی. در حیاط محله تلاش شد که فضای شهری به داخل مجموعه کشیده شود استفاده از نرده، کم کردن پلهها و به طور کلی استفاده از عناصر دعوت کننده همچون کاربریهای کتابخانه، سالن اجتماعات و نمایشگاههای موقت در مجاورت حیاط، موجب شد این حیاط به یک محیط عمومی برای ساکنین محله تبدیل شود.
در واقع مراکز فرهنگی که با رویکرد اطلاع رسانی شکل گرفته اند همچون ژرژ پمپیدو، محل تولید کالاهای فرهنگی نیستند بلکه مکانی برای ارائه و نمایشاند، محیط فرهنگسرا نیز برای نمایش تولیدات فرهنگی و هنری جوانان منطقه مناسب بود و با توجه به این که فشار بسیار بالایی برای اتمام کار وجود داشت فرصت برای ایجاد یک نهاد اجتماعی دیگر پیدا نشد. به دلیل رویکرد فضا-نهادی طراحی، بقیه کاربری ها متناسب با نیازسنجی برای ارائه کارهای فرهنگی هنری انتخاب شد همچون سالن قبلی کارخانه که به کاربری نمایشگاهی و سالن اجتماعات اختصاص یافت.
- سردابها:
برای زیرزمینها کاربری نمایشگاه دائمی در نظر گرفته شد زیرا استفاده نام موزه در این مورد، الزاماتی را به همراه داشت که تامین آن در سرداب ها امکان پذیر نبود، در سردابهای کارخانه آبجوسازی سیستم کاملی برای دفع رطوبت وجود داشت به این صورت که زنبورکهایی در دیوار تعبیه شده بود و نم و رطوبت را از فضا خارج میکرد به دلیل سرعت زیاد انجام کار فرصت مطالعه و بازسازی آن ها پیدا نشد و این مسئله جای افسوس را باقی میگذارد چرا که فرصت شناخت و مستند سازی این روش تهویه از بین رفت.
تنها کار پاکسازی و آماده سازی زیرزمینها صورت گرفت و برای آن ها تجهیزات اضطراری از جمله پله فرار، آسانسور، سرویس های بهداشتی و سیستمهای هواساز، طراحی و اجرا شد.
همانطور که گفته شد قبل از هر عمل مرمتی و بازسازی در زیرزمینها، شناسایی منابع مازوت و ۲۰ تا ۲۵ رشته قناتی که وارد آن میشد، ضروری به نظر میرسید و قبل از هر اقدامی عملیات ساماندهی آنها صورت گرفت.
- ایدههای بعدی:
ایدهای که در مورد فضاهای دیگر کارخانه داده شد این بود که فضاها به صورت کاملا بسته طراحی و اجرا نشوند و فضاهای نیمه باز با استفاده از سازه سبک ایجاد شود که این موضوع با تغییر مدیریت پروژه و نیاز به فضاهای بیشتر، نادیده گرفته شد علاوه بر این، به دلیل جابهجایی موقعیت کاربریها در بنا، هم اکنون کاربریهای مجاور هم، سنخیتی ندارند و نوعی اغتشاش ایجاد شده است.
- طرح نواب:
مسئله دیگری که در مورد این طرح گفتنی است، هماهنگی مدیران آن با مدیران طرح نواب است، تا جداره ساختمانی در مجاورت فرهنگسرا ادامه پیدا نکند و ورودیهایی از نواب به فرهنگسرا ایجاد شود، با وجود اینکه ورودیهای نواب برای فرهنگسرا، توسط تیم، طراحی شده بود اما با تغییر مدیران طرح نواب این برنامه نیز با شکست مواجه شد با این حال سعی شد ورودیهای دیگر مجموعه کاملا ویژگی دعوت کنندگی داشته باشند تا حیاط فرهنگسرا به عنوان یک حیاط شهری عمل کند.
جمع بندی:
در علم مرمت و احیا تجربه به عنوان یكی از ارزشمندترین مراجع كسب دانش شناخته شده است. تجارب مختلف افراد كه تلاشی برای مرمت و احیای معماری، آبادی و یا شهرسازی انجام دادهاند در صورتی كه به بازخوانی صحیح و علمی برسند میتواند بسیار راه گشا باشد.
موضوع تجارب میراث صنعتی از این لحاظ بسیار قابل توجه و اهمیت است كه میتواند در فیلد و موضوع خود نگرش جدیدی در مرمت را طراحی كند. بازخوانی و توضیح روند شروع پروژه، طراحی، شیوههای مرمت و راهكارهای احیا در پروژه كارخانه آبجو سازی شمس بسیار حائز اهمیت بود زیرا آنچه به عنوان ایده اولیه احیا مطرح شده با كاربری امروزی متفاوت و مسیر طی شده بسیار آموزنده بود.
شیوههای مرمت و همچنین تقابل مهندس مشاور و ناظر با شهرداری به عنوان كارفرما، خواندنی و دارای نكتههای مهم بود. تاثیر شرایط زمانی و مدیریتی شهرداری وقت تهران بر كیفیت و هدفگذاریهای طرح بسیار مشهود بود. در نهایت این پروژه مرمت و احیا با توجه به اقبال فعلی فرهنگسرا و وضعیت وخیم قبل از مرمت به عنوان یكی از پروژهها و تجارب موفق مرمت و احیا میراث صنعتی معرفی شد./
نظر شما