صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را
تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
در کنار درسهای آموختنی این حادثه که کموبیش در روزهای اخیر به آن اشاره شده، حادثه ساختمان پلاسکو از بُعد فرایند «یادگیری اجتماعی» نیز قابل واکاوی است. حادثه پلاسکو را میتوان به عنوان نمودی از رفتار اجتماعی دانست که بارهاوبارها شاهد آن بودهایم. به عنوان نمونه برخورد دو قطار مسافری در مسیر مشهد در استان سمنان در تاریخ پنجم آذر سال جاری و سیلاب کن- سولقان در ٢٨ تیر ١٣٩٤، حوادث مشابه دیگری هستند که از نظر قالب و الگو قابل تطبیق با حادثه پلاسکو است. مؤلفههای شاخص را در شکلگیری و واکنش به چنین وقایعی میتوان برشمرد. سهلانگاری، مسامحهکاری و جدینگرفتن اقدامات پیشگیرانه به عنوان علت اصلی وقوع حادثه قابلمشاهده است. ما معمولا مرگ را برای همسایه میدانیم. آنجایی هم که پای نهادهای مسئول برای پیشگیری به میان میآید، متأسفانه با ملاحظات مختلف درباره اشکالات موجود اغماض میشود. گاه دلایلی مانند کمک به معیشت مردم، جلوگیری از معضلات اجتماعی، خلأ قانونی و نبود بودجه کافی باعث توجیه اغماض و تسامح میشوند.
دراین بین واکنشهای احساسی رسانهها و گروههای مردمی و راهاندازی پویشهای مردمی نیز به عنوان عامل دیگری مانع از جدیت در اعمال قانون از سوی سازمانهای مسئول میشود.با وقوع حادثه، هر سازمانی که بهنوعی درآنباره مسئول شناخته میشود، شروع به رفع اتهام از خود و مقصردانستن دیگری میکند و درادامه تأکید میشود مسببان حادثه حتما شناسایی خواهند شد و با آنها برخورد جدی به عمل خواهد آمد. سؤال اینجاست که پیداکردن مقصر و تنبیه او چقدر از آلام و گرفتاری حادثهدیدگان میکاهد و از آن مهمتر اینکه این رویه تابهحال چقدر توانسته است از وقوع حوادث مشابه جلوگیری کند؟ تا چه زمانی باید شاهد وقوع حوادثی از این قبیل باشیم؟در مدیریت پس از سانحه تصمیمات مقطعی تحتتأثیر احساسات و جو روانی بهوجودآمده بعضا به تشویق سهلانگاران و بهنوعی تقویت رویه سهلانگاری منجر میشود. دراینبین اتفاقا افرادی که سعی کردهاند در چارچوب قانون رفتار کنند بیشتر زیان میبینند.
وقایع اتفاقافتاده و مسائل بعد از آن تجزیه و تحلیل عمیق نمیشوند و درسهای لازم به طور مؤثر از آنها آموخته نمیشود. درنتیجه هرچند وقت یک بار دوباره شاهد تکرار واقعهای مشابه میشویم. در حادثه پلاسکو عنوان شد شهرداری بهدفعات مکرر به هيئتمدیره ساختمان اخطار داده بود که ساختمان ناایمن است ولی بیش از آن اقدام عملی در قبال توقف فعالیت ساختمان اجرا نشد. اگر واقعا امکان اقدام عملی در پیشگیری از ادامه فعالیت چنین ساختمانهای ناایمن وجود ندارد، ابعاد حادثه پلاسکو چه چیزی از سانحه برخورد دو قطار مسافری در ایستگاه هفتخان استان سمنان کم داشت که شهردار تهران نیز مشابه مدیرعامل شرکت راهآهن از سمت خود استعفا نداد. حادثه پلاسکو ویژگیهایی داشت که به مدد پوشش رسانهای توانست تا عمق جامعه نفوذ و توجه همگان را به خود جلب کند. اما پدیدههای بهمراتب مهمتری وجود دارند که به دلیل ماهیت پنهان و خزنده خود نه توجه رسانهها و افکار عمومی را به خود جلب میکنند و نه مسئولان امر جدیت لازم را در اهتمام به آن از خود نشان میدهند.
* استادیار تربیت مدرس
نظر شما