شناسهٔ خبر: 38622 - سرویس وزارتی
نسخه قابل چاپ

آخوندی:

به‌یاد حکیم فردوسی یادآور ایران به ما/ فردوسی تاریخ ایران را حفظ کرد

عباس آخوندی امضا وزیر راه و شهرسازی به مناسبت روز ملی فردوسی در کانال تلگرامی خود نوشت: بخاطر داشته باشیم که فردوسی تنها نه یک شخص است و نه تنها یک میهن‌پرست بلکه، وی یک حلقه از تاریخ ایران است که پیوستار تاریخ ایران راحفظ کرد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، عباس آخوندی در کانال تلگرامی خود به مناسبت روز ملی فردوسی نوشت: دیروز ۲۵ اردی‌بهشت‌ماه روز ملی فردوسی بود. لیکن هیاهو و غوغای میدان نبرد انتخابات موضوع را از یاد بسیاری برد. حق آن است که در چنین روزهایی یاد فردوسی در صدر قرار گیرد. مگر نه آنکه غرض و هدف از انتخابات توسعه ایران است؟

پس گرامیداشت یاد کسی که ایران را به یاد ما آورد برترین حقی است که باید ادا کنیم. بخاطر داشته باشیم که فردوسی تنها نه یک شخص است و نه تنها یک میهن‌پرست بلکه، وی یک حلقه از تاریخ ایران است که پیوستار تاریخ ایران راحفظ کرد.

این فردوسی حکیم بود که ایران کهن را به ایرانِ اسلام با حکمت و دانایی پیوند داد به نحوی که از ان هم‌افزایی ایران و اسلام برخاست تا پس از حدود هزار سال، مطهری شهید کتاب خدمات ایران و اسلام را بنویسد. انسان را نمی‌توان از تاریخ و خاستگاه او قطع کرد.

انسان بی‌تاریخ و بی‌سرزمین به هیچ چیز تعلق ندارد و هر لحظه به سودایی همه‌چیز را سودا می‌کند. دریغ و صد دریغ که آنچه کمتر در این روزها از آن یاد می‌شود، ایران است. این همه رقابت و ستیز برای چیست؟ اگر ایران و ایرانیان نباشند، شما نماینده چه هویت و سرزمینی  هستید؟

هیچ می‌دانید با این تخمِ کینی که در حال پاچیدن آن هستید، دیوارِ باغ ایران را خواهید انداخت و دل و پشت ایرانیان را خواهید شکست. چه جای تاسف دارد که کسانی که از خراسان به میدان آمده‌اند، با حکیم توس چنین بیگانه‌اند.

ولی باز، ما به یاد ایران تیغ رأیمان را بکار خواهیم گرفت. سپاس از دوست عزیزم مهندس هاشمی طبا که با ایران شروع کرد و با ایران ختم کرد. و باز سپاس از جهانگیری عزیز که در مناظره‌ها یاد ایران را گرامی می‌داشت و سپاس از روحانی که با شعار دوباره ایران به میدان آمد.   

 

که ایران چو باغی است خرم بهار                           شکفته همیشه گل کامکار

 اگر بفکنی خیره دیوار باغ                              چه باغ و چه دشت و چه دریا، چه راغ

 نگر تا که دیوار او نفکنی                           دل و پشت ایرانیان نشکنی

کز آن پس بود غارت و تاختن                     خروش سواران و کین آختن

زن و کودک و بوم ایرانیان                       به اندیشه بد منه در میان

برچسب‌ها:

نظر شما