به گزارش پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی، داوود کشاورزیان از دوستان نزدیک شهید رحمان دادمان است و در آستانه چهاردهمین سالگرد شهادت شهید "رحمان دادمان" خاطره‌ای از این مرحوم بیان کرد.

شهید دادمان، شهيد دادمان در ۲۷ ارديبهشت سال ۱۳۸۰ در حالي كه جهت انجام ماموريت اداري و بازديد از پروژه‌هاي وزارت راه و ترابري در استان گلستان عازم اين استان بود در سانحه سقوط هواپيماي ياك ۴۰ همراه تعدادي ديگر از همراهان خويش به شهادت رسيد. 

كشاورزيان در يادداشتي به مناسبت چهاردهمين سالگرد شهادت دادمان از ويژگي هاي او و خاطراتش با اين شهيد مي گويد: "مرحوم دادمان در فعاليت هاي سياسي قبل از انقلاب حضور فعالي داشت. تشكل هاي قبل از انقلاب زيرزميني و مخفي بود و به طور طبيعي ما نمي دانستيم ايشان غير از فعاليت هاي عادي در دانشگاه بيرون از دانشگاه هم با تشكل هايي كه عليه رژيم شاه مبارزه مسلحانه داشتند ارتباط دارد يا خير. البته اوايل پاييز ۵۷ كه ديگر مبارزات علني شده بود و اگرچه هنوز چندان آثار فروپاشي رزيم پهلوي ديده نمي شد اما تا حدودي فضاي امنيتي كمرنگ تر شده بود، برداشت ما اين بود كه ايشان با تشكل هاي سياسي بيرون دانشگاه هم ارتباط دارد.

اما بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در دانشگاه، بچه هاي مذهبي به دو دسته تقسيم شدند. يك دسته كساني بودند كه طرفدار سازمان مجاهدين خلق بودند و در دانشگاه ها تحت عنوان جنبش دانشجويان مسلمان فعاليت مي كردند. خوشبختانه در دانشكده فني تمام عناصر اصلي كه قبل از انقلاب در فعاليت هاي سياسي حضور داشتند از جمله شهيد دادمان به هيچ عنوان بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ارتباطي با مجاهدين خلق نداشتند.

قطعا اگر ايشان ارتباط داشت مي توانست وزنه موثري باشد و جمع زيادي از دانشجويان مذهبي را با خود همراه كنند. در حالي كه در دانشكده فني طرفداران سازمان مجاهدين خيلي كم بودند و قاطبه بچه هاي مذهبي تحت عنوان انجمن اسلامي شكل گرفته بودند و بعدها خودشان را به عنوان دانشجويان مسلمان پيرو خط امام در جريان تسخير سفارت امريكا بروز دادند.

مرحوم دادمان حتي اگر قبل از انقلاب هم با سازمان مجاهدين وقت ارتباط داشت اما بعد از انقلاب يقين دارم كه ارتباطي نداشته است و به هيچ عنوان در صف آنها فعاليت نكرده است. با اين حال متاسفانه اين موضوع بهانه اي براي بعضي برخوردهاي غيرمنصفانه با دادمان شد. از جمله رد اعتبارنامه نمايندگي ايشان در مجلس اول. دوستاني كه رد اعتبار نامه ايشان را در مجلس پيگير بودند به اعتقاد من كم لطفي كردند.

آنها در حق دادمان و مردم تبريز ظلم كردند. آن زمان اگرچه شخصيت برجسته و ممتازي مثل شهيد مدني از ايشان در تبريز حمايت مي كرد اما در آن فضاي غبارآلود ابتداي انقلاب به اعتبار اينكه در روزهاي پيروزي انقلاب اسلامي ايشان عكس مشتركي با يكي از سران منافقين داشت گفتند كه ايشان همچنان با آنها ارتباط دارد."

قدرت رهبري و مديرتي خوبي داشت

مرحوم دادمان بسيار شخصيت باهوشي بود. به عنوان يك دانشجو در بهترين رشته و دانشگاه پذيرفته شد. اين باهوش بودن در مراحل مديريتي نيز خود را نشان مي داد. بسيار برنامه ريز بود. و هميشه براي انجام هر كاري جزييات انجام آن را مي نوشت. قدرت رهبري و مديرتي خوبي داشت. باهوش بود و نمي شد در حين كار او را دور زد. انسان بسيار ريسك پذيري بود. و اينطور نبود كه يك گوشه بنشيند و ديگران را به كار و فعاليت دعوت كند. به لحاظ مالي شهيد دادمان يكي از مديران بسيار سالم و پاك دست نظام جمهوري اسلامي بود. حتي يك نقطه تاريك از اين نظر در پرونده ايشان وجود ندارد. نه تنها خودش سالم بود بلكه حتي نسبت به سلامت مديران زير دستش هم وسواس داشت.

خاطره جالب و مهمي از ايشان دارم. وقتي مرحوم دادمان به عنوان وزير راه و ترابري معرفي شد از من خواست مسئوليت هواپيمايي جمهوري اسلامي را بپذيرم. معمول اين است كه در انتصاب ها فقط خود فرد را مورد ارزيابي قرار مي دهند.

اما من بعد از فوت ايشان از همسرشان شنيدم كه مرحوم دادمان وقتي مي خواست من را به عنوان مديرعامل هواپيمايي منصوب كند از ايشان در مورد خانم من هم سوال كرده بود كه چطور ادمي است. متاسفانه منشا بخشي از آلودگي هايي كه در بين مديران ديده مي شود در خانه و خانواده است. چشم و هم چشمي هايي در خانواده ها افراد را مجبور مي كند دست به اقداماتي بزنند. به همين دليل شهيد دادمان نه تنها در مورد خود فرد بلكه درباره اطرافيان او هم تحقيق مي كرد تا سالمترين فرد را منصوب كند. به همين دليل با وجود اينكه عمر حضور ايشان در وزارت راه و ترابري وقت خيلي كوتاه بود اما حضور بسيار ممتازي داشت./