بافت مرکزی مشهد با محوریت حرم مطهر امام رضا(ع) کانون اصلی توسعه حیات فرهنگی و اجتماعی شهر بوده و بهمثابه نشانهاي بیبدیل در ساخت فرهنگ و مذهب مجاوران و زائران مشهد و با جذب سالانه بیش از ۱۵ میلیون زائر، رونق اقتصاد شهر بهویژه در بخش خدمات را در پی داشته است. بر اساس مطالعات انجامشده پیشبینی میشود که جمعیت زائران در سال ۱۴۰۰ به ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر در سال افزایش یابد؛ موضوعیکه ضرورت برنامهریزی و مدیریت بافت مرکزی شهر را برای پاسخگویی با کیفیت به زائران و مجاوران، بیش از پیش مطرح میکند.
پهنههای فضایی بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی از یکسو بهدلیل نقشآفرینی بهعنوان یکی از بزرگترین مراکز مذهبی-زیارتی مسلمانان جهان و از سوی دیگر بهخاطر تمرکز کاربریها و فعالیتهای عمده شهری و مراکز خدماتی شهری و فراشهری بهطور ماهوی ارزشهای اجتماعی و اقتصادی را در خود دارد که مورد توجه گروههای مختلف صاحب منفعت و نفوذ است.
همچنین با توجه به حکم مقام معظم رهبری در راستای اولویت دادن به خدمات رفاهی زائران و میهمانان آستان قدس، یکی از اصلیترین راهبردهای طرح بازآفرینی بافت پیرامون حرم برجسته کردن نقش فرهنگی-مذهبی حرم مطهر بهمثابه یکی از قطبهای جهان اسلام و تثبیت و تعیین جایگاه آن در سه مقیاس بینالمللی، ملی و محلی تعیین شده است.
این ویژگیهای بنیادین و کلیدی، زمینه تصمیمسازی را برای برنامهریزان و دامنه اقدامات را برای مدیران بسیار پیچیده میکند و از طرفی مرور تجربیات گذشته و برونداد تصمیمات عملیاتیشده در بافت تاریخی شهر مشهد، نشان از تفوق مداخله کالبدی است که علیرغم اهداف اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی برنامهریزیشده، در بازگردانی کیفیت سکونت نیازمند توجه جدیتری است.
توسعه کمی و کیفی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی در وهله نخست، مستلزم بازشناسی مفهوم و فرهنگ زیارت و توجه به رویکرد فرهنگمبنا و توسعه زیارتمبنا و طرحریزی بر اساس الگوی مشارکتی است
توسعه کمی و کیفی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی با توجه به ویژگیهای برشمردهشده در وهله نخست، مستلزم بازشناسی مفهوم و فرهنگ زیارت و توجه به رویکرد فرهنگمبنا و توسعه زیارتمبنا(آسان، ارزان و همگانی) و طرحریزی بر اساس الگوی مشارکتی است تا در کل فرایند توسعه بهعنوان امری مستمر، تداوم یابد.
تاکید بر اهمیت و ارزش بیبدیل مجموعه زیارتی حرم مطهر در نظام شهری مشهد، از طریق برنامهریزی و بازساماندهی فضایی، تداوم و اتصال میان مجموعه حرم و بافتهاي شهري پیرامون و ایجاد هماهنگی و همپیوندی میان عناصر کالبدي، در پیوند با ارزشهاي فرهنگی-مذهبی حرم مطهر باید مبتنی بر حفاظت از جایگاه آن در مقیاس عملکردی بینالمللی باشد.
بر این مبنا، ضروری است، توسعه فضاهای عمومی پیرامون حرم بهنحوی برنامهریزی شود تا ضمن ارتقاي کیفی و کمی محیطزیست اطراف آن با گسترش حوزه تحرك عمومی و اجتماعی و تنوعبخشی به فضاهاي حضور زائران در شهر امکانات ارتباطی و دسترسی زائران در محدودههاي فعالیتی ایشان، براي زیارت، اقامت، خرید و.... نیز تسهیل شود. بهعلاوه با برقراری این اتصال و تداوم فضایی. تامین نیازهای خدماتی و رفاهی زائران بهویژه زائران کمدرآمد مورد توجه است. همچنین، توسعه فضاهای پیرامون حرم نه تنها به ایجاد فضاها و معابر مناسب با ظرفیتپذیری جمعیتی بالا برای برگزاری مراسم مختلف مذهبی میانجامد که تقویت ارتباط سازمانیافته میان مجموعه زیارتی و بافت شهری مشهد را نیز در پی خواهد داشت.
برقراری ارتباط سازمانیافته میان مجموعه زیارتی و بافت شهری و تاریخی پیرامون از طریق شبکهای از فضاهای عمومی و انجام اقدامات بازآفرینی فرهنگمبنا همچون محرکی کمک خواهد کرد تا نه تنها اشتیاق مردم و ساکنان برای همراهی با تحولات بازآفرینی افزایش یابد بلکه حس تعلق از میانرفته آنان به این محلهها و محدودهها بازگردد.
تحقق بهینه اهداف مورد اشاره باید همسو و منطبق با تغییرات و شرایط پویا اجتماعی -اقتصادی و در گرو ایجاد تعادل و توازن میان دو نگرش " بهرهبرداري اقتصادي از محدوده طرح "و "ایجاد فضاهای عمومی و خدمات شهری پشتیبان گروههای کم درآمد شهری" باشد. بازآفرینی فرهنگمبنا با رویکردی تدریجی و هدایتی به امر بازآفرینی بر اساس تمرکز بر داراییهای فرهنگی-تاریخی و بالفعلکردن بهینه آنها، خود میتواند علاوه بر توسعه اجتماعی بستری ارزشمند برای توسعه اقتصاد محلی نیز فراهم آورد.
تعریف زمینه مشترک گفتوگو و مذاکره و اخذ نظرات میان تمامی بازیگران موثر و مداخلهکنندگان در تغییرات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی بافتهای مرکزی شهر مشهد مقدس، تعادلبخشیدن به روابط میان آنها، دستیابی به منافع مشترک فضایی- عملکردی و اقتصادی- اجتماعی با هدف دستیابی به فضای تصمیم مورد توافق، که جوهره اصلی آن همافزایی رویکردی و انسجام مدیریتی-عملیاتی است، نیاز مبرم ساختار مدیریتی و هدف اصلی بازآفرینی است که با اتکا بر روشهای نوین مدیریتی از یک سو و از سوی دیگر پایبندی به اصول توسعهای جامعهمحور، که تاکید آن بر شرکای اجتماعی است، بهدست میآید.
پایه و اساس این مهم بر رهبری ارزشآفرین و بازآفرینی فرهنگمحور قرار گرفته است که از گذرگاه کاربست رویکردها و روشهای نوین مدیریتی و با اتکا بر نوآوریها و خلاقیتها و متخصصان در رشتههای مختلف، نخبه و فعالان حوزههای برنامهریزی و تصمیمسازی بها دادن به ایدهها و نوآوریهای اجتماعی- اقتصادی و گفتمان مستقیم و بیواسطه با تمامی صاحبان منفعت و نفوذ در فضای تنوع، تکثر و گاهی تضاد منافع، زمینههای توسعه را شناسایی و با رویکردی راهبردی ابعاد و مولفههای آنها را مدیریت کند.
رهبری و مدیریت استوار بر اصل تجمیع منافع تمامی ذینفعان و ذینفوذان، که بر بستر پیوستگی مظاهر و رفتارهای فرهنگی و اجتماعی ممکن میشود، زمینه تحقق مفهوم حق به شهر در سطح عمومی جامعه شهری را فراهم کرده و متاثر از آن توسعه الگوهای رفتاری-فضایی ایرانی-اسلامی را به همراه دارد.
بنابراین مسائل اساسی و بنیادین پهنه مرکزی شهر مشهد در بافت پیرامونی حرم مطهر رضوی را میتوان چنین تعریف کرد:
- چگونگی زمینهسازی اخذ نظرات نخبگان محلی در فرآیندهای تصمیم
- چگونگی زمینهسازی مشارکت عمومی شهروندان در فرآیندهای تصمیم
- چگونگی تعادلبخشی میان منفعت عمومی و منافع بخش خصوصی( سرمایه داری): تعریف فضای گفتمان و مذاکره میان بازیگران
- چگونگی نهادسازی فعال میان سازمانهای اجتماعی، عمومی و دولتی
- چگونگی زمینهسازی بروز نوآوری و خلاقیت در بافت هدف
- چگونگی کاربست رویکردها و شیوههای نوین مدیریتی مبتنی بر سرمایههای اجتماعی و فرهنگی در سازمان مدیریتی موجود