نگاهی به تجربه کشورهای مختلف نشان میدهد، بسیاری از کشورها با موجی از نیازها برای مراکز جمعیتی جدید مواجه بودهاند. گسترش شهرنشینی و شدت یافتن انتقال نیروی انسانی از روستا به شهر، ایجاد شهرهای جدید را توجیه کرده است. بسیاری از کشورهای جهان، تجارب طولانیمدت در برنامهریزی و اجرای شهرهای جدید دارند و به نتایج مختلفی در ارتباط با بحث اشتغال نائل آمدهاند که در اینجا به آنها اشاره میشود.
در غرب اروپا، تجربه انگلستان در شهرسازی، بیتردید از مهمترین تجارب جهانی در ایجاد شهرهای جدید است. فرضیههای مطرحشده به خوبی نشان میدهند، ایجاد شهرهای جدید در اطراف لندن یک ضرورت بوده است. شهر "ميلتون كينز" در مجاورت محور ارتباطی لندن – شمال غرب قرار دارد و فراهم آوردن اشتغال در اقتصاد این شهر، در زمره مهمترین برنامههای آن بوده است. شهر جدید "رانكورن" در ساحل جنوبی رودخانه مرسی در چشایر قرار گرفته و دارای ارتباط اقتصادی-اجتماعی تنگاتنگی با لیورپول و سایر مراکز شهری مجاور آن دارد. رانکورن به دلیل موقعیت مناسب اراضی، وجود نیروی کار و شبکه ارتباطی منطقهای متنوع و گسترده، مکان مناسبی برای پرداختن به مسئله اشتغال بوده است. فرانسه نیز از جمله کشورهایی است که در قرن بیستم مبادرت به ایجاد شهرهای جدید کرد. شهرهای جدید فرانسوی، با الگوبرداری از شهرهای جدید انگلیسی طراحی شدند. نوعی هماهنگی ضروری بین گرایش به نصب و راهاندازی واحدهای تولیدی در فضای حاشیه شهر و افزایش سریعتر شغلها در ادارات و بخش خدمات وجود داشته است که ثمره آن را باید برای نسل جدید انتظار داشت. در زمینه ایجاد اشتغال، شهرهای جدید فرانسه، مانند نوشهرهای انگلستان، با تدابیر خاص در زمینه پذیرش وام همراه بودند که خود باعث جذب فعالیتها به سوی آنها شد. کشورهای شرق اروپا که پس از جنگ جهانی دوم طرحهایی را برای ایجاد شهرهای جدید اجرا کردند، از اشتراکهایی برخوردارند که بر آن اساس میتوان نحوه سیاستگذاری آنها در زمینه اشتغالزایی در نوشهرها را مورد بررسی قرار داد. شهرهای جدید لهستان غالبا تک عملکردی بودند، بدین صورت که براساس موقعیت خاص منابع طبیعی و معادن، شهرهای جدیدی احداث میشدند. شهر جدید "نئوتی خی" نمونهای از مکانیابی شهرهای جدید در پیرامون ناحیهای صنعتی است. احداث این شهر، جزیی از سیاست تمرکززدایی منطقه پیرامون خود به شمار میآید. از اهم اهداف شهر نئوتی خی، میتوان از جذب صنایع مشمول طرح تمرکززدایی صنایع در کل کشور لهستان و نیز ایجاد شرایط مناسب سکونتی و خدماتی برای کارکنان منطقه پیرامون نام برد. در سیاستهای اولیه توسعه شهر جدید نئوتی خی، تجهیز نواحی صنعتی به تأسیسات زیر بنایی به منظور افزایش سطح اشتغال در بازار نیروی کار از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است.
در ایالات متحده، طی دهههای اخیر، تعداد قابلتوجهی شهر جدید ساخته شده است. شهر "کریتوس " واقع در ایالات کالیفرنیا، در سال ۱۹۵۶ به گونهای طرحریزی شد که مشاغل آن عمدتا در دو منطقه تمرکز یافتهاند: یکی مرکز خرید و دیگری پارک صنعتی. در واقع مشاغل این شهر با دو هدف تجاری و تولیدی شکل گرفتهاند تا با تکمیل یکدیگر، زمینه گسترش فعالیتهای اقتصادی را فراهم آورند. "لانگ ويو" در جنوب غربی ایالت واشینگتن، در سال ۱۹۲۴ رسمیت یافت. مشاغل شکلگرفته در این شهر به موقعیت جغرافیایی و طبیعی آن بسیار مرتبط است و پتانسیل موجود در منطقه، تعیینکننده سیاستهای اشتغالزایی در این شهر است. شهر "لاس وگاس" را نیز میتوان به عنوان تجربهای از شهرهای جدید مورد مطالعه قرار داد. عمده فعالیتهای اقتصادی لاس وگاس به تفریحات، سرگرمی و صنایع خدماتی مربوط میشود. این نقش باعث شد تا گردشگران بسیاری هر ساله از این شهر دیدن کنند و مشاغل فراوانی نیز به تبع آن برای ساکنان ایجاد شود. انواع تخفیفهای مالیاتی، تخفیفهای انرژی تجدیدپذیر، اوراق قرضه توسعه صنعتی، برنامه تجاری جهانی و کمکهای بلاعوض توسعه از ابزارها و اقدامات دولت ایالتی محسوب میشود.
در سال ۱۹۹۴ در هندوستان طرحی برای تمرکززدایی از فعالیتهای اقتصادی رو به افزایش کلکته و نیز افزایش مسکن در این منطقه ارائه شد. براساس این طرح، ایجاد چندین شهر جدید پیشنهاد شد. هدف این بود که با ایجاد شهرهای جدید، مشاغلی برای تمام بخشهای جامعه، در سطح منطقهای و شهری به وجود آید. علاوه بر فعالیت در ادارات بازرگانی، ادارات اجرایی(دولتی)، صنایع و کارخانههای بزرگ، بخش قابلتوجهی از اشتغال بهواسطه سرمایهگذاری فراوان در صنعت ساختمان ایجاد شد. یکی از شهرهای جدید احداثشده در منطقه کلکته، شهر "راجارهات" است. ایجاد این شهر با آغاز به کار شرکت توسعه زیر بناهای ساختمانی بنگال غربی شروع شد. آنچه قابلملاحظه است، اجرا شدن طرحهای مختلف بهمنظور توسعه زیرساختهای شهری بود که منجر به ایجاد مشاغل بیشتر و پایدارتر شد. مصر نیز به دلیل وسعت زیاد مناطق بیابانی، اقدامات گستردهای در طول چندین دهه بهمنظور تسخیر صحرا انجام داده است که ایجاد شهرهای جدید از الزامات این حرکت به شمار میرود. یکی از نقشهای مهم دولت مصر در امر اشتغالزایی در شهرهای جدید، واگذاری زمین برای مناطق صنعتی آتی به سرمایهگذاران بود. شالوده اقتصادی شهر جدید "سادات" بر اساس امکانات و محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی مصر پیریزی شد. توسعه موفقیتآمیز شهر سادات مستلزم تدوین راهبرد توسعه اقتصادی شهر به گونهای بود که از یک سو پاسخگوی نیازهای اقتصادی مصر باشد و از سوی دیگر بتواند از تمام امکانات موجود برای احداث شهری در منطقهای بیابانی و غیرقابل کشت بهره جوید. برای تحقق این اهداف، دولت مصر میبایست با ایجاد اشتغال در فعالیتهای اقتصادی پایه(زیربنایی)، تشویق سایر صنایع به استقرار در شهر سادات و تأمین تأسیسات زیربنایی و خدمات شهری ضروری، زمینههای اجرای آن را فراهم آورد.
تجارب جهانی نشان میدهند، تنوعی از رویکردها و سیاستها در اشتغالزایی در شهرهای جدید وجود داشته و نتایج حاصل از این اقدامات نیز متفاوت بوده است. در برخی کشورها، دولتها در ایجاد شهرهای جدید بهعنوان یک طراح، ناظر و تسهیلکننده بخش خصوصی عمل کرده و عمده تمرکز خود را بر اشتغالزایی صنعتی قرار دادهاند و بخش خصوصی بهعنوان عامل اقتصادی فعال در این زمینه، ایفای نقش کرده است. از مهمترین ابزارهای در اختیار دولت، یارانهها، تعرفهها، مشوقها، اعطای امتیازات انحصاری، امتیازهای مالیاتی و حتی تخصیص اجباری کار عمومی هدفمند بودند. تجربه برخی کشورها نظیر کشورهای شرق اروپا، نشان میدهد، کاستیها و عدم تعادلهایی در اشتغالزایی کشورها وجود داشته است. شهرهای جدید برای آن ساخته شدند که استقرار مجتمعهای بزرگ صنعتی را میسر سازند و ایجاد اشتغال یک هدف فرعی بوده است. برخی کشورها نیز به طور ضمنی، مسئله اشتغالزایی را مد نظر قرار دادهاند.
دیدگاه حاضر بخشی از مقاله اشتغالزایی در شهرهای جدید به قلم دکتر محمدمهدی عزیزی است که در جلد هشتم "مجموعه کتاب شهرهای جدید" به چاپ رسیده است.