شناسهٔ خبر: 89788 - سرویس مسکن و شهرسازی
نسخه قابل چاپ

نکته‌ای مغفول در کانون ارزیابی و توسعه شایستگی‌های مدیران

علی اخلاقی علی اخلاقی- معاون توسعه مدیریت و منابع شرکت بازآفرینی شهری ایران

سازمان اداری و استخدامی کشور طی بخشنامه شماره ۱۶۵۷۳۶۳ مورخ ۱۳۹۶/۱۱/۴ دستورالعمل نحوه ارزیابی و توسعه شایستگی‌های عمومی مدیران حرفه‌ای را به دستگاه‌های اجرایی کشور جهت اجرا ابلاغ کرد. بر این اساس دستگاه‌های اجرایی موظفند شایستگی‌های عمومی مدیریتی کارمندان و مدیران را براساس شرایط مندرج در برنامه آموزش و تربیت مدیران، موضوع مصوبه شماره ۱۱۸۵۱/۹۳/۲۰۶ مورخ ۱۳۹۳/۹/۵ شورای‌عالی اداری، دستگاه‌هایی اجرایی می‌بایست افراد را قبل از انتصاب و یا ارتقاء به سطوح بعدی مدیریتی، از طریق کانون ارزیابی مورد سنجش قرار دهند. افراد معرفی شده در این کانون باید ترکیبی از دانش، مهارت، نگرش و ویژگی‌های فردی را داشته و امتیاز لازم را برای احراز سمت‌های مدیریتی یا ارتقاء به سطوح بالاتر جهت انجام موفقیت‌آمیز مسئولیت را کسب کند.

متعاقب این بخشنامه ابلاغی، معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت متبوع، در اقدامی شایسته مجوز کانون ارزیابی و توسعه شایستگی مدیران را از سازمان اداری و استخدامی کشور اخذ نمود و مقام عالی وزارت طی بخشنامه‌ای تمامی سازمان‌ها و شرکت‌های وابسته را به ملزم به همکاری با این کانون کردند.

با این حال به نظر می‌رسد در شرایط تعیین شده برای انتصاب و ارتقاء مدیران در بخشنامه مذکور، یکی از ویژگی‌های مدیریتی که اصولاً کمتر دیده می‌شود و اتفاقاً در مدل شایستگی این دستورالعمل توسط سازمان اداری و استخدامی کشور نیز مغفول مانده است، چگونگی ارزیابی انعطاف‌پذیری رفتار مدیران با کارکنان است. مدیران هرمقدار که مسلط به قوانین و مقررات بوده و از شایستگی‌های فنی و اجرایی برخوردار باشند، اما نتوانند ارتباط منطقی با کارکنان خود برقرار کنند، قطعاً سازمان مربوطه را نمی‌توانند بدرستی و راحتی هدایت کنند.

در محیط‌های سازمانی که همواره متغیر هستند، وجود مدیران با تجربه و مسلط به دانش فنی و البته انعطاف پذیر، از عوامل راهگشا و ضروری است. از آنجا که انعطاف‌پذیر بودن مدیر و سازگار با شرایط، در موفقیت مدیران بسیار تاثیرگذار می‌باشد، بنظر میرسد در ارزیابی‌های این کانون باید به آن توجه جدی شود. اساساً مدیران موفق، نگرش مثبتی نسبت به نظرات مغایر با تصمیمات خود دارند و این مدیران منعطف هستند که خود را با تغییرات منطقی تطبیق میدهند. مدیری که خود را از دانش تجربی و کاربردی کارکنان محروم می‌سازد، در حقیقت یکی از شقوق اصلی موفقیت خود را نادیده میگیرد. شکوفایی یک مدیر زمانی محقق می‌شود که انعطاف پذیری در قبال پیشنهادات سازنده کارکنان و تغییر نگرش به سوی خروجیهای مناسب و مطلوب را بپذیرد. از آنجا که انعطاف پذیری را می‌توان توانایی انطباق و سازگاری با شرایط احتمالی درحال تغییر معنی کرد، دارا بودن این ویژگی مهم، در زمان‌هایی که اطمنیان از تصمیم گیری با مخاطره مواجه است، از ارزشمندترین شقوق مدیریتی تلقی می‌شود.

انعطاف پذیری در رفتار مدیران یک عنصر اصلی برای دستیابی به چابکی سازمانها است و این امر را تضمین میکند که سازمان‌ها مجبور نیستند با تغییر سیاست‌های خود برای متحول ساختن محیط، روی به استخدام مدیران جدید نمایند.

بسیار شاهد بوده ایم که برخی از مدیران نامدار و قوی، در مسئولیتهای جدید، پویایی مناصب گذشته خود را نداشته اند. از عمده دلایل آن می‌توان به تکرار یک نوع رفتار مدیریتی در موقعیتهای کاری مختلف نام برد. انعطاف رفتاری متناسب با شرایط مکانی و نیروی انسانی جدید، سبب میشود که مدیران توانایی حضور و عملکرد مناسب در موقعیتهای مختلف را داشته باشند و پیچیدگیهای محیطی را بخوبی درك کنند. از سوی دیگر ویژگی انعطاف رفتاری، به مدیران این امکان را میدهد که در شرایط غیرثابت، به منظور پاسخگویی به اقتضائات محیطی، دست به ابتکارات و تصمیمات خلاقانه ای در جهت اقدامات بهینه بزنند.

نرمخو بودن و قدرت جذب کارکنان برای نیل به اهداف سازمانی از جمله ویژگی‌های مدیران منعطف میباشد. باعنایت به اینکه در حال حاضر، یکی از مهمترین چالشهایی که سازمانهای دولتی با آن مواجهه هستند، ایجاد جاذبه و حفظ کارکنان است، رفتار یک مدیر با افراد مختلف بسیار حائز اهمیت بوده وهمین امر می‌تواند رضایتمندی آنان را فراهم نماید و نقش آفرینی صحیح مدیر در مواجهه با کارکنان را نمایان سازد. در نقطه مقابل اگر مدیران، فاقد مهارت انعطاف رفتاری با کارکنان خود باشند، به شدت بر عملکرد و نگرش آنان به مدیران و سازمان متبوع تاثیر منفی می‌گذارد و منتج به ترك تدریجی کارکنان از آن سازمان می‌شود که در نهایت سبب ساز کاهش اثربخشی عملکرد سازمانها خواهد شد.

البته باید توجه کرد که انعطاف پذیری در مقابل کارکنان نیز خود دارای شقوق مختلفی از جمله کارکردی، رفتاری و مهارتی است که پرداختن به آنها بحث مفصل و مجزایی را میطلبد. اما آنچه مهم است توجه به این نکته است که الگوی فرایند انعطاف رفتاری مدیران باید بر پایه بداهه گویی در موقعیت، خلاقیت فردی و نقد پذیر بودن از سوی کارکنان باشد و از تکرار رفتارها براساس الگوهای ثابت و از پیش تعیین شده فکری در شرایط متغیر دوری شود.

ضمن تجلیل از اقدام ارزنده معاونت توسعه مدیریت و منابع انسانی وزارت متبوع در ایجاد کانون ارزیابی و توسعه شایستگی‌های مدیران، معتقدم در ارزیابی‌ها برای انتخاب و انتصاب مدیران مطلوب، باید مداقه بیشتری نمود تا در این مقطع،  مدیران انعطاف‌پذیر در مقابل کارکنان را از مدیران غیرمنعطف تشخیص داد و آنان را براساس تمام شایستگی‌ها و شاخص‌ها برای مناصب بالاتر انتخاب کرد و این مهم در ارزیابی‌ها مغفول نماند.