غزال راهب رییس بخش مسکن و سیستمهای ساختمانی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی در گفتوگو با خبرنگار پایگاه خبری وزارت راه و شهرسازی در خصوص ویژگیهای مسکن حمایتی و مشکلات عدم توانایی در خانهدار شدن بخش عمدهای از جامعه و ساماندهی بافتهای حاشیهای، گفت: آن چیزی که تحت عنوان مسکن حمایتی از سوی دولتها مدنظر است در دو بخشِ مسکن قابل استطاعت و دیگری مسکن اجتماعی قابلیت انجام دارد و اینها تجربیاتی است که در دنیا نیز وجود دارد.
رییس بخش مسکن مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی ادامه داد: در مسکن قابل استطاعت، سیاستگذاری دولتها بر توانمندسازی مردم است. برای آنکه بتوانند از برنامههای تامین مسکن و تسهیلاتی که به این موضوع اختصاص پیدا میکند استفاده کنند و به عبارت دیگر نیاز مسکن را از طریق روشهای حمایتی به تقاضای مسکن تبدیل کنند.
راهب با تاکید بر اینکه توانمندسازی مردم به منظور تامین مسکن قابل استطاعت به شکل موثری از اقتصاد کلان و وضعیت اقتصادی کشور تاثیر می پذیرد، خاطرنشان کرد: زمانیکه وضعیتاقتصادی کشور نامناسب باشد، میزان اشتغال پایین و دولتها به دلیل تورم برنامهای برای توانمندسازی شهروندان نداشته باشند، تامین مسکن قابل استطاعت نیز به تعویق میافتد. در این شرایط، فاصله و شکاف طبقاتی بیشتر شده و به همان نسبت تواناییهای دولتها در ساخت مسکنهای اجتماعی کمتر می شود. بنابراین بخش قابل توجهی از این مساله به رشد و رونق اقتصادی در کشور مرتبط است.
راهب در خصوص ساماندهی بافتهای فرسوده و حاشیهای نیز توضیح داد: ساماندهی بافتهای حاشیهای و فرسوده نیز به وضعیت اقتصاد کلان کشور وابسته است. وقتی صحبت از افزایش بافتهای فرسوده میشود بدین معناست که دولتها شرایط و توان اقتصادی برای بازسازی، با زندهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده و حاشیهای ندارد و این ضعف در توانایی ساماندهی بتدریج سبب گسترش بافتهای فرسوده میشود.
وی بخش دیگری از دلایل گسترش حاشیهنشینی را توسعه نامتوازن سرزمینی برشمرد و توضیح داد: توسعه نامتوازن از نظر فرصتهای اشتغال، از منظر امکانات و خدمات، مهاجرتها را با خود به دنبال دارد و این مهاجرتها نیز در پی خود منجر به گسترش حاشیهنشینی میشوند. بنابراین اگر توسعه متوازن در دستور کار قرار نگیرد هرچقدر که در شهرهای بزرگ و کلانشهرها، سرمایه گذاری ایجاد و فرصتهای اشتغال بیافرینیم به دنبال آن حتی مسکن اقشار کم درآمد را نیز تولید کنیم این نیاز هیچگاه کاهش پیدا نمیکند و دائم تقاضا از طرف شهرهای پیرامون شهرهای بزرگ و روستاها از طریق مهاجرتها ایجاد میشود.
راهب یادآور شد: نمونههای زیادی داریم که یک کانون جمعیتپذیری حاشیهای رشد جمعیت داشته، ساخت و ساز در آن افزایش پیدا کرده و بعد از یک مدت خود تبدیل به کانون رشد شده، به رسمیت شناخته شده و پیرامون آن فضاهای حاشیه ای دیگر شکل گرفته است که اینها مشکلات زیادی را به دنبال دارد.